اثر حاضر که در تشریح کتاب "توجه و هیجان، یک دیدگاه بالینی" به قلم نگارنده به چاپ رسیده است به این مسأله اختصاص یافته که ذهن چگونه در یک الگوی تحریف شده و منفی پردازش، گیر می افتد و چه طور پردازش های درونی فراشناختی می توانند به تغییر افکار منفی، باورهای تحریف شده و هیجانات آشفته کمک کنند. در این روش به جای این که درمان  گران درباره ی اعتبار افکار یا باورهای بیماران سئوال کنند، سعی می کنند فراشناخت هایی را تغییر دهند که شیوه ی ناسازگارانه ی تفکرات منفی تکرارشونده را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به تصریح نگارنده: "فراشناخت شامل عوامل شناختی درونی است که تفکر را کنترل و نظارت و ارزیابی می کند. فراشناخت به سه گروه تقسیم می شود: دانش فراشناختی مثل من باید نگران باشم تا بتوانم با موفقیت، مقابله کنم، تجربه ی فراشناختی (مثل احساس دانستن) و راهبردهای فراشناختی (مثل راه های کنترل افکار خاص)." برخی مطالب کتاب، عبارت است از: "مدل عملکرد اجرایی خودتنظیمی (S_REF)"، "مطالعات مربوط به فراشناخت و اختلال های هیجانی شواهد بر مدل S_REF"، "پردازش هیجانی، درمان آسیب روانی و S_REF"، کاربردهای بالینی فراشناخت، اصلاح باورها، اصلاح توجه، روش های آموزش توجه (ATT) و تمرکز مجدد توجه موقعیتی (SAR)، درمان نگرانی آسیب شناختی و اختلال اضطراب فراگیر، و درمان اختلال وسواس فکری و عملی.