رمق
در حال خواندن
1
خواندهام
19
خواهم خواند
12
توضیحات
کتاب حاضر داستانی فارسی را با موضوع فوتبال و هواداری تیم روایت می کند. این رمان قصه جوانی به نام رئوف است که ورزشگاه امجدیه تهران را مأمن تنهایی خود قرار داده است. این رمان در بستر مسابقات فوتبال و جام ملت های آسیا در سال 1347 روایت می شود و با بازی فوتبال ایران و اسرائیل به پایان می رسد. این همان مسابقه تاریخی است که در ورزشگاه امجدیه برگزار شد و با پیروزی تیم ملی ایران به پایان رسید. نویسنده در این داستان به وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن زمان اشاره می کند. این رمان به نقطه عطفی در تاریخ فوتبال ایران و نگرش اجتماعی مردم به فوتبال می پردازد.