معرفی کتاب پل اثر شورش یوسفی
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
درختی در لبه ی دره ای رشد کرده بود و تمام مدت به فاصله ی بین دو زمین و عمق دره می اندیشید. درخت، آرزو داشت فاصله ی بین دو زمین را پر کند و آن دو را به یک دیگر پیوند دهد. روزی شخصی به این آرزوی درخت جامه ی عمل پوشاند. او درخت را قطع کرد و از آن پلی ساخت تا دو سرزمین را به یک دیگر وصل کند. پل به آرزویش رسیده بود. با وجود این دریافت، مهم مرتبط کردن دو سوی دره به یک دیگر نیست، مهم این است که عمق دره پر شود، مهم این است که بین این دو سو، فاصله ای وجود نداشته باشد و دره ای نباشد. روزی دو نفر از دو سوی پل با یک دیگر آشنا شدند و تصمیم گرفتند که با هم به زندگی ادامه دهند. آن ها با علاقه بر روی پل کلبه ای ساختند و در آن به زندگی مشغول شدند. اما پل آرزوی دیگری داشت. می خواست عمق دره را پر کند. به همین دلیل خود را با کلبه به پایین انداخت تا سیاهی و تاریکی بین دو سرزمین را بپوشاند و آن ها را به یک سرزمین واحد تبدیل کند.