اخلاق اصالت
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
1
توضیحات
دغدغه زیست اصیل یکی از ویژگیهای دوران متأخر فرهنگ غرب است. این ویژگی در حدود شصت سال اخیر چنان گسترش یافته است که تیلور در کتاب عصر سکولار دوره متأخر فرهنگ غرب را «عصر اصالت» نام میگذارد. علیرغم پیشینه قابل توجه ایدهآل اصالت در ایدهپردازیهای متفکران پیش از تیلور، ابعاد مختلفی از این مسئله همچنان به نحو شایسته مورد بررسی قرار نگرفته است.تیلور در کتاب اخلاق اصالت، سعی میکند زوایای این مسئله را بررسی کند و استلزامات زیست اصیل و نیز مبانی نظریای را که این نحوه از زیستن بر آنها مبتنی است، بکاود. بهطور مشخص، تیلور در این کتاب به سه مسئله اساسی میپردازد: فردگرایی، عقل ابزاری و آزادی.در این بررسی، تیلور موضع انتقادی خود را حفظ میکند و سعی میکند نکات مثبت و منفی وضعیت فعلی را از نظر دور ندارد. از نگاه او، ما با وضعیت مطلوب فاصله بسیاری داریم و گامهای بسیاری باید برای رسیدن به وضعیت مطلوب برداشته شود. او از سویی منتقد نسبیگرایی در اخلاق اصالت است و معتقد است که در فضای این اخلاق، افقهای اهمیت از بین میرود و هیچ چیز مهمی غیر از انتخاب خود فرد باقی نمیماند و این به معنای از بین رفتن اخلاق است.از سوی دیگر، معتقد است که در ایدهآل اصالت درک مهمی از ذات انسان نهفته است که با در نظر گرفتن ملاحظاتی –چون سرشت گفتگویی بشر- میتواند انسان را به سوی یک زیست غنیتر هدایت کند.نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که دغدغه زندگی اصیل تنها در مرزهای جغرافیایی غرب باقی نمانده است و حضور این ایده در کشورهای دیگری مانند کشور ما، به نحو چشمگیری افزایش یافته است. امروزه میتوان ردپای ایدهآل اصالت را در میان نظرپردازیهای متفکران، توصیههای روانشناسی و مشاوره، فیلمها و رمانها و… بهروشنی مشاهده کرد. توصیههایی چون «بر اساس فهم خودتان زندگی کنید.» یا «از قلبت پیروی کن!»، «مهم خواست توست و نه قضاوت دیگران» نمونههایی از رشد چنین تفکری است.