دخترم! در این دنیا اگر با سبک خدا جلو نروی، هم خودت اذیت میشوی، هم دیگران در کنارت اذیت میشوند، 
اما این باعث نمیشود که تو به هم بریزی، کم بیاوری، دیگران اگر خوب زندگی کنند اگر بد، اگر با خدا هماهنگ باشند اگر نباشند، تو باید درست زندگی کنی. 
نترس، 
خدا کفایتت میکند و حواسش به من و تو هست. 
          

            هر دو جلد این داستان سعی در پرداختن به بخشی از دغدغه ها و مشغولیت های ذهنی جوان امروز جامعه دارد،اما شاید در انتخاب نوعی دغدغه ها چندان واقع بینانه و فراگیر عمل نشده
نویسنده دست روی مشکلاتی گذاشته که عمومیت چندانی ندارند 
چه بسا اگر دو‌جلد این داستان را بخوانید زهرخندی هم به مشکلات شخصیت ها بزنید و دلخوش بنامیدشان

داستان بیشتر مناسب نوجوان هاست و آنها که اول راه جوانی هستند
          

            کتاب تلنگری بسیار بزرگ است برای تمام نوجوان ها و جوان هایی که در حال حاضر بزرگترین دغدغه ی ذهنی شان این مسئله است
کتاب دو قشر کاملا متفاوت را به خوبی به تصویر میکشد قشری که در دل ماجرا هستند هر چند می دانند اشتباه است و نمی خواهند از این هوس های دنیا خودشان را نجات دهند
و قشری دیگر سعی و تلاش میکنند که پاک بمانند چقدر خانم شکوریان فرد توانسته بودن وارد عمق ماجرا شوند کتاب طوری به نگارش درآمده بود که به راحتی می توانستی خودت را جای شخصیت های داستان بگذاریم
و می توانستی حال همه را درک کنی حال شیرین خسته را و حال خراب و مستاصل مصطفی را
چقدر در این زمان مصطفی هاکم و شیرین ها زیاد شدند مصطفی هایی که می خواهند در هر شرایطی مقاوم باشند واز هوس ها دور باشند وعشق پاکی را تجربه کنند
قصه ی لیلا و مصطفی یک رمان نیست یک زندگی...
آدمیزاد درون خودش را خوب می بیند شاید خودش رابه کوری بزند برای دیدن بسیاری از حقایق اما درونش برای خودش مثل روز روشن است
          

            توانایی قلم نویسنده بالاست و در طول روند کتاب کاملا مشهود هست. 
محتوای داستان و مسائل اعتقادی که بحث شده توش خیلی خوبه ؛ولی برای نوجوان یا تازه جوانها که بیشترین نیاز رو به دونستن اینها دارن خیلی سنگین و حوصله‌سر‌بر هست.  
 فضای کلی داستان یه جورایی حزن آلود و سخته؛
آرامشی که باید نمیشه گرفت ازش.