کفاش و کوتوله ها
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
یک کفاش پیر یک کفش فروشی دارد. درآمد زیادی ندارد. یک روز صبح پایین می آید و چیزی را روی میز می بیند. یک جفت کفش زیبا. هر روز صبح کفش های جدیدی پیدا می کند. اما چه کسی به او کمک می کند؟ کفاش و همسرش در مغازه پنهان می شوند و منتظر می مانند...