در عرصة دین و فلسفه، نقد و بررسی آرای فیلسوفان به خصوص فلاسفة غربی یک ضرورت آشکار است و در این میان، نقد فلسفة هیوم، نقش مهمی دارد. زیرا فلسفة شک گرایانة وی در صدد برچیدن بساط فلسفة مابعدالطبیعه است. نگارندگان نوشتار حاضر، نخست نگاهی اجمالی به زندگی نامه، آثار و اندیشه های «دیوید هیوم» دارند و سپس می کوشند تا با بازنگری عقاید وی آنها را ارزیابی و تحلیل نموده و برای مردود برشمردن اشکالات هیوم در خصوص تصورات غیرحسی، قضایای ترکیبی، غیرتجربی و... دلایل روشنی ارائه نمایند و بدین سان فلسفة مابعدالطبیعه را از خطر نابودی، رهایی بخشد.