روز دوازده بهمن 1357 شور و هیجان در تمام ایران حاکم است. دختری شانزده ساله، همراه با خانواده و فامیل، همراه با موج انقلاب، برای استقبال از امام خمینی و زیارت ایشان، راهی بهشت زهرا می شود. اما هیچ یک از اعضای آن خانواده، موفق به دیدار ایشان از نزدیک نشده و تنها از طریق بلندگوها به سخنرانی تاریخی امام گوش می دهند. چندی بعد دختر به همراه خاله اش از محل سکونت حضرت امام در مدرسۀ  علوی مطلع و برای زیارت ایشان راهی آن مکان می شوند. آن ها در اوج ناباوری با امام ملاقات می کنند و زمانی که شادمان در حال بازگشت به منزل هستند، بر اثر سانحه ای، دخترخاله آسیب شدید دیده و دچار فراموشی می شود. به علت شرایط اضطراری و کمبود امکانات، مسئولان بیمارستان از بستری کردن وی سرباز می زنند. آن دو به خانه بازمی گردند، در حالی که دختر نگران حال دخترخاله و سوال های احتمالی خانواده است. اما به محض رسیدن به خانه، دختر بیمار، به یک باره حافظۀ  خود را به دست آورده و شروع به بازگویی وقایع آن روز می کند.