بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

واقعیت واقعی

واقعیت واقعی

واقعیت واقعی

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

پسری، که دانشجوی دکترای فلسفه است، با دوست خود «سعید» و یکی از دوستان وی، که مشکلی دارد، در کافی شاپ قرار ملاقات گذاشته است. پسر سوار تاکسی می شود، پشت ترافیک معطل شده اند و راننده سر صحبت را باز می کند؛ ببینم وفای عهد و نظم نسبی هستند؟! پسر با کمی مقدمه چینی می گوید: یک صفت اجتماعی است و آنگاه بحث بالا می گیرد و راننده می گوید: خوب یک چیزی از نظر من درست است و از نظر شما نه و برعکس، پسر جواب می دهد: این چیزی که شما می گویید، نسبی گرایی محض است. پسر سعی می کند با یک مثال ثابت کند که برخی از مسائل در جهان ثابت اند. بحث ادامه دارد تا این که راننده می پرسد اگر واقعیت، واقعی نباشد چی؟ می خواهم جوابش را بدهم که یک دفعه تصادف می کنیم، پس پیاده می شود و به راننده می گوید: دیدی واقعیت واقعی را، حتما نباید که این شکلی به تو بزند تا باورش کنی. خودش را می رساند کافی شاپ، سعید پیامک می زند که دوستم جوابش را گرفت، تصادف کردیم، نمی توانیم بیاییم. نگارنده در این کتاب، در قالب داستان، به توضیح نسبی گرایی و ثابت بودن بعضی اصول در جهان پرداخته است.