کتاب حاضر، مجموعه ای از داستان های کوتاه است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده اند. «من یک زن معمولی هستم»، «مردها هم دلی در سینه دارند»، «کف فنجان نشسته ام»، «یک سیر تحمل»، «زیر خاک»، «خط ها خراب است»، «ترشی درست نکن»، «کفش هایی برای سکون»، «زن کبریت فروش»، «اشک هایت را پاک کن»، «جایی که زباله ها را می سوزانند» عنوان های برخی از داستان های این کتاب هستند. در داستان «من یک زن معمولی هستم» می خوانیم: «شمع های مشکی آرام آرم می سوزند و نور بی حالشان را روی دسته گل های گلایل مشکی سر می دهند».