بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

چهره غمگین من: نمونه هایی از داستانهای کوتاه آلمانی

چهره غمگین من: نمونه هایی از داستانهای کوتاه آلمانی

چهره غمگین من: نمونه هایی از داستانهای کوتاه آلمانی

هاینریش بل و 1 نفر دیگر
3.5
6 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

7

هنگامی که در بندر ایستاده و سرگرم تماشای کاکائی ها بودم،چهره غمگین من نظر پاسبانی را که در آن حوالی گشت می زد،جلب کرد.اما ناگهان دستی آمرانه روی شانه ام قرار گرفت صدایی گفت:«آخر به چه دلیل..؟گفت:دلیلش کافی است:قیافه غمگین شما.خنده ام گرفت.آنها همه مرا یکی پس از دیگری کتک زدند:بازپرس،بازپرس ارشد،سر بازپرس،قاضی مرحله نخست،قاضی مرحله نهایی.بعد مرا به جرم داشتن چهره غمگین به ده سال زندان محکوم کردند،همچنانکه پنج سال پیش از آن مرا به دلیل داشتن چهره بشاش به پنج سال زندان محکوم کرده بودند.

یادداشت‌های مرتبط به چهره غمگین من: نمونه هایی از داستانهای کوتاه آلمانی


این کتاب
            
این کتاب مجوعه ای از داستان های کوتاه نویسندگان آلمانی است. از بین داستان هایش «چهره ی غمگین من »نوشته ی هانریش بل را خوانده ام. بل که خود از مجروحان جنگ  آلمان است، در این کتاب به صورت داستانی، حکومت توتالیتاری حاکم بر آلمان را که اوج آن در زمان هیتلر بوده نقد می کند. «چهره ی غمگین من» داستان مردی است که به جرم غمگین بودن چهره اش دستگیر می شود، زیرا ۳۶ ساعت پیش قانون شده است که چهره هیچکس نباید غمگین باشد. همین آدم قبل از این برای چهره ی شادش دستگیر شده بود چون در آن لحظه دولت قانونی  گذاشته بود مبنی بر اینکه  بخاطر مرگ رییس حکومت، کسی نباید شاد باشد.
توتالیتاریسم به راحتی زندگی خصوصی شهروندان را  بنا بر اراده ی حاکمین با قوانین کوتاه مدت و متغیر  احاطه می کند. با تهدید و مجازات در مردم، وحشت  از بی قانونی بوجود می آورد. در این ساختار مردم شبیه ربات هایی هستند که از روی  ترس، منتظر ابلاغیه جدید و  تبعیت محض از قوانین هستند. نویسنده در این داستان به خوبی استبداد حکومت نازی ها بر آلمان و حکومت توتالیتاری آنها را به تصویر می کشد. داستان ِ مردمانی که حتی به خواست خودشان نمی توانستند گریه کنند یا بخندند.