معرفی کتاب بشنو و باور مکن اثر مجتبی بنایی

در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در زمان های دور در شهری مردی خسیس زندگی می کرد. او برای خانه خود که در حال ساخت بود تعدادی شیشه برای پنجره های خانه احتیاج داشت، به همین دلیل به بازار آمد و به دکان شیشه فروشی رفت و تعدادی شیشه برای پنجره های خانه اش سفارش داد. شیشه بُر، شیشه ها را آماده کرد و از مرد خسیس خواست تا آن ها را به منزل ببرد تا عصر برای نصب شیشه ها به منزل او بیاید. از آنجا که مرد خسیس بود و نمی توانست پول باربران را بپردازد، باربر جوانی را که تازه از روستا به شهر آمده بود، صدا زده و به باربر گفت اگر شیشه ها را به خانه ببرد، سه نصیحت به او خواهد کرد که در زندگی خوشبخت خواهد شد. باربر جوان پذیرفت اما... .