شعورها در زنجیرها

شعورها در زنجیرها

شعورها در زنجیرها

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

«شعورها در زنجیر» داستان مردی است که بر حسب اتفاق به شهری می رسد که تمامی ساکنان آن «خر» هستند و تنها کارشان جمع آوری علوفه و بسته بندی آن ها است. در گوشه و کنار و روی دیوارهای خانه ها پالان هایی به عنوان تزیین وجود دارد و ساکنان شهر آن ها را مایه افتخار شهر می دانند. مرد چندروزی را در این شهر جالب، به عنوان مهمان می ماند و پس از ترک آن، آرزوی بازگشت و دیدار دوباره آن مکان را در دل می پروراند. او پس از ده سال به آن شهر بازمی گردد اما آن جا به مخروبه ای بدل شده که هیچ ساکنی ندارد. مسافر از افسارهایی که در گوشه و کنار افتاده تا حدودی به ماجرا پی برده و با چشم هایی پر از اشک، شهر را برای همیشه ترک می کند. کتاب حاضر، مشتمل بر دوازده داستان کوتاه تحت پاره ای از این عناوین است: درختان بی گوسفند؛ قصه شهر دوز و کلک؛ افسانه سیمرغ طلایی؛ تارهای سنگی؛ و تب بر.