بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

همسر چای کار

همسر چای کار

همسر چای کار

داینا جفریز و 1 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

به نظرش می رسید که اشباح تیره ای در دوسوی جاده پدیدار و ناپدید می شوند. دستش را دراز کرد تا آن ها را از خود دور کند. پرنده ای جیغی کشید، صدای گوش خراشی به گوشی رسید وشاخه های درختی در هم شکست. دلش می خواست دخترش را دوباره ببیند: می خواست بداند چه شکلی شده ، می خواست در چشم های او خیره شود و لبخندش را ببیند، می خواست دستش را بگیرد، گونه اش را دوباره ببوسد و او را بچرخاند و بچرخاند. چنان غمی در وجودش افتاده بود که از شدت درد به خود می پیچید. اشک هایش را پاک کرد، نفسی آهسته و عمیق کشید و اطرافش را از نظر گذراند. گیج ازدویدن خون در سرش، زیر باران روی تخته سنگی نشست و بازوهایش را به دور خود حلقه کرد و کوشید باور کند دخترش را در آغوش گرفته است.

یادداشت‌های مرتبط به همسر چای کار