راز گشوده به انضمام کتاب امیدوارم زودتر بمیری

راز گشوده به انضمام کتاب امیدوارم زودتر بمیری

راز گشوده به انضمام کتاب امیدوارم زودتر بمیری

تونی پارسونز و 3 نفر دیگر
5.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

0

از یک منظر می توان مکاتب عرفانی را به چند گروه تقسیم کرد: «جادومحور»، «نیایش محور»، «مراقبه محور» و «نادوگانگی». بحث محوری در نادوگانگی این است که همه چیز صرفا یگانگی است که خود را به صورت همه چیز متجلی می کند؛ بنابراین، وجود جوینده معنوی توهم و رؤیاست. در مکاتب مراقبه گرا، به فرد توصیه می شود تکنیک های مراقبه را انجام دهد تا به روشن ضمیری برسد، اما در مکتب نادوگانگی سخن این است که مراقبه گر وجود ندارد! زندگی همان طور که باید، اتفاق می افتد. این احساس که کسی در من هست که به دنبال چیزی است، درواقع شبیه به خواب و رؤیاست و هیچ اصالتی ندارد. این یگانگی است که خود را به صورت جوینده ظاهر می کند. درست مانند فیلمی که روی پرده سینما نمایش داده می شود، و چیزی جز بازی رنگ نیست، آنچه اصالت دارد پرده سینماست. از آنجا که کسی وجود ندارد و هویتِ جوینده صرفا هویت فکری است، بنابراین، کاری خاص برای بیداری نمی توان کرد! زیرا فرد خیالی نمی تواند کاری کند که به خیالی بودن خودش پی ببرد! بیداری به صورت غیرمنتظره اتفاق می افتد و ناگهان به وضوح دیده می شود که هیچ فردیتی وجود ندارد و زندگی درواقع بدون مرکز است! جوینده درمی یابد تنها حجاب میان او و حقیقت «خودِ» اوست و از میان برمی خیزد. وقتی جوینده از میان برخاسته باشد، فقط حقیقت هست و این طور نیست که کسی حقیقت را یافته باشد! این کتاب درباره کشف دوباره کسی است که زندگی می کند.