ماشین سحرآمیز
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این داستا درباره ی پسر خیالبافی به نام "فریتس" است که با مادرش زندگی می کند. او به ماشین بازی علاقه بسیار دارد. یک روز در حین کار در مزرعه، به طور اتفاقی صاحب ماشینی سحرآمیز می شود. این ماشین که به ظاهر یک اسباب بازی است با خواندن وردی جادویی به یک ماشین بزرگ تبدیل می شود. از آن پس فریتس و دوستش کارل به ماجراجویی های بسیاری دست می زنند. آنان حتی در چند مسابقه اتومبیل رانی شرکت می کنند. سرانجام نیز در یک مسابقه تنها چند لحظه پیش از برنده شدن، جان پسر کوچکی را از مرگ نجات می دهند و از مسابقه بازی می مانند اما به خاطر همین کار نیک و پسندیده برنده مسابقه، جایزه خود را به آنان اهدا می کند.