معرفی کتاب آنجا که جایی نیست اثر محمدصالح فصیحی

آنجا که جایی نیست

آنجا که جایی نیست

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ناشر
صاد
شابک
9786225996601
تعداد صفحات
184
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        فرض کنیم از حدی نسبی که نیاز داریم برای زندگی، فراتر آمدیم و پولِ بیشتری داشتیم و می‌توانستیم کارهای دیگری کنیم  و وسایل دیگری داشته باشیم و به‌راحتی بنشینیم و پایمان را بیندازیم رو پایمان و… اما صبر کنیم همین جا. حتّی قبل‌ترش: آن کارهای دیگر چیست؟

سعید مشکل دارد. وضع زندگی‌اش خوب است و بد و خودش را در آن حدِّ نسبی راحتی نمی‌بیند. خسته نمی‌شود. خودش را می‌اندازد به کاری جدید؛ به راهی جدید و روزبه‌روز، تک‌وتنها و پیوسته کار می‌کند. مصمم؛ اما کم‌کم خسته می‌شود و دل‌زده. چه‌کار کند؟ چه‌کار می‌کنی؟ تصوّر کن که در حدِّ خودت می‌توانی هر کاری که می‌خواهی بکنی و هیچ بندی هم نمی‌بندد تو را و بعدازاین‌ها، از پیِ چند روز یا چند ماه و سال، همچنان شوق‎‌وذوق داری؟ فکر کن فکر. کن فکر کن: چقدر دستت باز است؟

«آنجا که جایی نیست» حکایت شکل‌گرفتن شعلۀ زیاده‌خواهی در زندگی یک پدر خوب و همسر دلسوز است! شعله‌ای که در ابتدا شرارۀ کوچکی بود…