از اواخر قرن نوزدهم و در طی قرن بیستم، نفت به عنوان یکی از منابع طبیعی وارد عرصه های سیاسی، حقوقی و نظامی شد که در آن ها حق مالکیت و مسائل و موضوعات مرتبط با آن مطرح بود. به این ترتیب، وجود نفت، مناقشات و منازعات کثیری را به دنبال داشته است که همسنگ و شاید بسیار شدیدتر از درگیری هایی بوده که بر سر حق مالکیت ارضی درگرفته است. شماری از این درگیری ها با توسل به روش های مختلف حل و فصل شده و شماری دیگر نیز لاینحل مانده اند. نویسنده در کتاب حاضر تاثیر نفت به عنوان یک کالای جهانی را بر وضعیت و سرنوشت سیاسی دولت های صاحب ذخایر نفتی بررسی می کند. به اعتقاد وی کشورهای عمدۀ  مصرف کننده و شرکت های بین المللی نفت، از دیرباز، تلاش خستگی ناپذیری را صرف بازپس گرفتن هزینه هایی می کنند که برای تامین نفت مصرفی و مورد نیاز خود به کشورهای تولید کننده  می پردازند. کشورهای صاحب نفت نیز در تلاش هستند تا از طریق تشکیل نهادهایی چون سازمان اوپک، در پی استیفا و تامین و تثبیت منافع حقۀ  خویش برآیند و در این راه موفقیت هایی را نیز کسب کرده اند.