بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فقه تربیتی (به زبان روسی)

فقه تربیتی (به زبان روسی)

فقه تربیتی (به زبان روسی)

علیرضا اعرافی و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

فقه تربیتی با هدف تعیین احکام شرعی رفتارهای اختیاری مکلفان در عرصه تعلیم و تربیت، در تلاش است تا با استفاده از روش شناسی اجتهادی و استنباطی، به این هدف دست یابد و علاوه بر گردآوری گزاره های مرتبط به حوزه تربیت در فقه موجود، با نگاهی تخصصی، مسائل و پرسش های نوین تربیتی را از نظر شرعی بررسی کند. این کتاب، در چهار فصل سامان یافته است: فصل اول، به بازشناسی دانش فقه و عناصر اصلی آن، اعم از موضوع فقه، محمول فقه و... و نیز تمایز دانش فقه و دانش حقوق پرداخته است. فصل دوم، تعلیم و تربیت را از نظر فرایندی و دانشی بررسی می کند و مواضعی را برمی گزیند تا در ترسیم حدود مفهومی فقه تربیتی به کار آید. فصل سوم، فرضیه تعامل و ارتباط دو دانش فقه و تعلیم و تربیت را موشکافی می کند و در دو بخش، تأثیرهای هر دو را بررسی می کند تا امکان تأسیس فقه تربیتی را تثبیت کند. فصل چهارم، فقه تربیتی را به عنوانی دانشی مستقل و بابی جدید در فقه موجود، در میدان توجه قرار می دهد و از امکان، ضرورت، پیشینه، عناصر اصلی، گستره و جایگاه فقه تربیتی سخن می گوید و مرزهای آن را با رشته هایی مانند حقوق تربیتی، علوم تربیتی، دانش تربیت و دیگر فقه های نو تبیین می کند. در جلد دوم از سلسله مجلدات فقه تربیتی است که به شکل ویژه به بررسی فقهی مسائل تعلیم و تربیت می پردازد و موضوع «احکام علم آموزی و دین آموزی» را در دستور کار خود قرار داده است که شامل پنج مسئله (در پنج فصل) است:فصل اول، به این پرسش اختصاص داده شده است. فصل دوم، به حوزه دین آموزی گام نهاده، به این پرسش می پردازد که آیا پی جویی دین، الزامی است یا رجحانی؟ این حکم عقلی است یا شرعی؟ چه محتوایی از دین، مشمول حکم وجوب و کدام محدوده، مشمول حکم رجحان است؟ فصل سوم، با یادداشتِ نتیجه مسئله دوم مبنی بر اینکه دین جویی و راهیابی به ساحت دین عقلاً واجب است، به این موضوع نظر دارد که آیا یادگیری معارف اسلام به طور ویژه تأکید دارد؟ آیا می توان مدعی شد فردی که خود دل به اسلام سپرده و خانه دل را به نور ایمان به خدا و پیامبر خاتم، صلی الله علیه و آله، روشن کرده است هرچه از اسلام بیشتر بداند شرعاً ثواب بیشتری می برد؟ آیا این ادعا صحیح است که اسلام آموزی و اسلام پژوهی در همه مراتب و سطوح تحصیلی و پژوهشی رجحان دارد و استحباب آن به تدریج افزایش می یابد؟فصل چهارم، با این پیش فرض که معارف اسلام در یک درجه از اولویت تحصیلی قرار ندارند، «بررسی حکم یادگیری احکام مبتلابه» را در دستور کار قرار داده است.فصل پنجم، با توجه به اینکه دین آموزی در چند شاخه (آموزه های اعتقادی، اخلاقی و احکام) و چند سطح (معارف ضروری، معارف مبتلابه و معارف غیر ضروری و غیر مبتلابه) صورت می گیرد، با تمرکز بر روش تقلیدی و روش اجتهادی در دین شناسی و دین پژوهی، به این پرسش پاسخ می دهد که مطالعه تخصصی و اجتهادی دین، چه حکمی دارد؟