در این نمایش نامه از "لوئیچی پیر آندللو" ـ پدر تئاتر مدرن جهان ـ رابطه ی زندگی و تئاتر مطرح می شود. بدین ترتیب که گروهی از بازیگران از یک قصه ی خام، زندگی می سازند. قصه بدین قرار است که بازیگران یک گروه نمایشی تصمیم می گیرند نمایشی فی البداهه بسازند. شخصیت های این نمایش عبارت اند از: پدر، مادر و سه دختر جوان که در یک شهر ساحلی در جزیره ی سیسیل زندگی می کنند. خواهر کوچک که خواننده ی اپرا است با "ریکاردو" ـ افسر نیروی دریایی ـ ازدواج می کند، اما این پیوند، سرنوشتی جهنمی را برای او رقم می زند. ریکاردو هرروز او را در خانه حبس کرده و از تمام آرزوهایش جدا می سازد. سرانجام "میمی" در شبی تاریک، کنار دو فرزندش جان می سپارد. حال دختر بازیگر در نقش "میمی" واقعا از هوش رفته و بازیگران قصد انتقام از همسرش را دارند.