بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

داستان پداگوژیکی

داستان پداگوژیکی

داستان پداگوژیکی

5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

کتاب داستان پداگوژیکی، نویسنده آنتوان سمیونویچ ماکارنکو.

پست‌های مرتبط به داستان پداگوژیکی

یادداشت‌های مرتبط به داستان پداگوژیکی

            اول بگم که من به خاطر حجم کتاب و نثرش یه مقدار سخت تونستم تمومش کنم، جلد اول ۲۷۸ و جلد دوم ۳۱۲ صفحه بود و سال چاپ کتاب ۱۹۷۳ اونا و ۱۳۵۲ ما بود و خب فهمیدن بعضی جمله ها سخت بود برام!
در ادامه باید اعلام کنم که نویسنده داستان واقعی ای رو بیان میکرد از روزگار اتحادیه شوروی و وضعیت کودکان بی سرپرست در اون زمان که بعد از جنگ به وضع اسف باری رسیده بود. راستش شروعش برام خیلی تعجب آور بود چون فکر می کردم آنچه در مقدمه اومده معرفی مولفه نه چیزی که قراره در ادامه بیاد! بهرحال داستان با شروع شکل گیری مرکزی که برای تربیت کودکان بی سرپرست و غالبا دزد که چیزی بهتر از ندامتگاه بود و به نوعی پرورشگاه محسوب میشد که بهشون "کلونی" می گفتند آغاز میشه. جناب آ.ماکارنکو مدیریت یکی از این کلونی ها به نام کلونی گورکی (برگرفته از نام ماکسیم گورکی) رو به عهده می گیره و متوجه میشه باید برای تربیت شاگردانش چیزی غیر از راه تئوریک "پداگوژیکی" که در اون زمان پذیرفته شده بود به کار ببره. به هرصورت اون با تلاش و امیدی وصف نشدنی میتونه به پیشرفت های بزرگی برسه. اون در کتابش از خاطراتش صحبت می کنه، از مشکلاتی که با اونها رو به رو شده بودن، از بچه هایی که به کولونی می آمدند و ... . کتاب جالبیه، تعابیر و ترکیبات بسیار جالبی توش پیدا میشه که آدمو به وجد میاره و گاهی با شخصیت هایی رو به روییم که حقیقی بودنشون هم تعجب برانگیزه هم جالب! بچه هایی رو میبینیم که شاید یه زمانی راهزن بودن حالا کنار هم برای آینده سخت تلاش می کنن، قانون میسازن، بهش عمل می کنن و به موفقیت میرسن و اینا آدمایی هستن که در واقعیت وجود داشتن! در مقدمه جلد اول کتاب آمده: " در کشور شوروی یک قفسه کامل کتاب مختص به سرنوشت دست پروردگان ماکارنکو وجود دارد". اسمی که به روی کولونی آنها گذاشته شده "گورکی" که اون زمان و حتی امروز نویسنده نام آوری محسوب میشه امید بزرگی در دل بچه ها ایجاد می کنه و اونها حتی موفق میشن با او به نامه نگاری بپردازن و بیش از پیش دلگرم بشن. این کتاب به او تقدیم شده. کسی که به ماکارنکو گفت: "شما انسان بزرگ و شگفت انگیزی هستید، و تصادفا از آنهایی که روسیه به وجودشان نیازمند است". که با آنچه در این کتاب می خوانیم قطعا همینطور است.