معرفی کتاب نفرین های یک کلاغ از پیش مرده اثر علی ناصری
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
کلاغی یک جوجة زیبا و کنجکاو به نام «لیلی» داشت. لانة آنها بالای درخت چناری بود که مقابلش مرد پیری مغازه تلویزیون سازی داشت. دوتا از تلویزیون های پیرمرد همیشه رو به بیرون روشن بود. کلاغ و جوجه اش هرشب به تلویزیون نگاه می کردند و خوابشان می برد. لیلی که تا آن زمان فرق هواپیما و لک لک را تشخیص نمی داد، با نگاه کردن به فیلم های جنگی دنیایش عوض شد و کم کم خیالات رفتن به جنوب در او به وجود آمد. حرف های مادر در او اثر نکرد و حتی لیلی مادر را نیز در خواب هایش به جنوب، منطقة جنگی و سنگری برد که سربازی کم سن و سال، که لیلی اسم آن را مجنون گذاشته بود در آنجا حضور داشت. کلاغ به همراه جوجه اش لیلی در اثر برخوردهایی، با وقایع جنگ و اثرات آن آشنا شد.