خاطرات ریمون آرون

خاطرات ریمون آرون

خاطرات ریمون آرون

ریمون آرون و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

1

ناشر
هرمس
شابک
9786004563307
تعداد صفحات
999
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        

در حال جمع کردن میز و پاک کردن مشمع رومیزی یا شاید هم ظرف‌ها بودم؛ کاملا به خاطر نمی‌ آورم که چطور شد یک انگلیسی میانسال سر صحبت را با من باز کرد و از من پرسید که قبل از احضار به خدمت به چه کاری اشتغال داشته‌ام؛ وقتی به او فهماندم که اگر ارتش مرا احضار نکرده بود اکنون در دانشگاه تولوز فلسفه تدریس می‌کردم، ناگهان در حالی که زنش را مخاطب قرار داده بود زبان به سرزنش حکومت‌های فرانسه و انگلیس گشود: از سال‌ها پیش به تو گفته‌ام که با این سیاست احمقانه همه‌چیز را از دست خواهیم داد. ببین، بیست سال بعد از پیروزی به کجا رسیده‌ایم. مبدل شدن استاد دانشگاه به جاشوی کشتی در نظر او نماد جامعه‌ای وارونه بود، بدبختی‌ای که فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها خودشان بر سر خود آورده بودند.

رِیمون آرون، استاد کلژ دو فرانس و مفسر سیاسی (فیگارو، اکسپرس، کمانتر)، در آستانه هفتاد و دوسالگی پس از ترک فیگارو قصد داشت با نوشتن دو جلد کتاب درباره مارکسیسم مارکس حلقه کتاب‌هایش را که از 1935 با نوشتن درآمدی بر فلسفه تاریخ آغاز کرده بود ببندد. عارضه ناگهانی سکته در آوریل 1977 او را از انجام این مقصود بازمی‌دارد. پس از بهبود نسبی، در اولین سال فراغت از تدریس، در تابستان 1979، سه فصل اول از سه کتابی را که در برنامه کار داشت می‌نویسد و می‌گوید: دیدم اگر نخواهم خودم را از پا بیندازم، در فرصتی که برایم مانده تنها می‌توانم خاطرات را که تلاش جسمی و فکری کم‌تری طلب می‌کرد بنویسم.
خاطرات ریمون آرون زندگینامه خودنوشت در معنای متداول کلمه نیست، بلکه جمع‌بندی زندگی پر‌بار علمیِ یک فیلسوف جامعه‌ شناس طی نیم قرن حضور فعال در صحنه بین‌المللی در عصر ایدئولوژی‌هاست. بیش‌تر نقدهایی را که در چهل سال اخیر درباره خاطرات ریمون آرون نوشته شده‌اند در یک جمله می‌توان خلاصه کرد: همه آنچه را دیگران [سارتر و…] به آن‌ها نگاه می‌کردند و نمی‌دیدند، یا می‌دیدند و سکوت می‌کردند، آرون می‌دید و با صدای بلند و با قلم رسا افشا می‌کرد.