نامه هایی به اولگا ژوئن 1970 - سپتامبر 1982
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
:این که من اوقاتم را در این جا- و دقیقا در این جا - چگونه می گذرانم، این که آیا می توانم خودم باقی بمانم یا نه،اهمیت بیش تری دارد. به این لحاظ ، ««معنایی»» که زندانی شدن من در نهایت خواهد داشت، به آن سادگی که در آغاز به نظر می آمد نیست. ولی مطمئنم که متوجه منظورم می شوی.این را که چه خواهد شد ، نمی دانم، در حال حاضر فقط می دانم که به رغم تمامرنج ها هنوز سبک نشده ام؛ هنوز هویتم را حفظ کرده ام؛ اعتبار آن را آزموده ام و از شانم دفاع کرده ام.این که این کدامین نیکی را به دنیا عرضه خواهد کرد، نمی دانم ، اما برای من خوب است .هیچ اطمینانی وجود ندارد که دوباره بتوانم مطلب ارزنده ای بنویسم اما اطمینان دارم که اگر شکست بخورم ، دیگر هرگز نخواهم توانست چیز باارزشی بنویسم. بنابراین آینده معلوم است.سرشار از امیدها ،تردیدها،عزم ها، بلاتکلیفی ها، برنامه ها و بیم ها هستم. فعلا فقط از یک چیز مطمئنم ؛ همیشه د استان جالبی وجود خواهد داشت ؛ نه فقط برای من، بلکه با من نیز. اما تو این را می دانی ، مگر نه؟ می بوسمت واشک