آقای نویسنده و گرگ و بزغاله!

آقای نویسنده و گرگ و بزغاله!

آقای نویسنده و گرگ و بزغاله!

احمد عربلو و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانی تخیلی است که برای کودکان گروه سنی (ب) و (ج) به نگارش در آمده است. در این داستان تخیلی آمده است: آقای نویسنده نوشته اش را تمام کرده بود که ناگهان صدای گرگ بدجنس قصه اش را از لای ورق های کاغذش شنید که خواهش می کرد «نگذار من بمیرم». او گرگِ قصّة شنگول و منگول و حبّة انگور بود که خانم بزی او را زخمی کرده بود. نویسنده گفت کار بدی کرده و نمی تواند به او کمک کند. گرگ گفت در این دنیا حیوان های بدجنس تر از من نیز هستند و بعد او را به حلبچه یکی از شهرهای کشور عراق برد. نویسنده از دیدن صحنه های آنجا به گریه افتاد. آنها در راه به رزمنده ای برخورد کردند که بزغاله ای همراه داشت و می خواست آن را نجات دهد. رزمنده بزغاله را به «سجاد» پسرش سپرد تا از آن مراقبت کند. بزغاله بزرگ شد و او صاحب بزغاله های زیادی شد. نویسنده از خواب بیدار شد و قصه اش را این گونه تمام کرد. گرگ بدجنس از جا بلند شد. او تصمیم گرفته بود که از این به بعد گرگ خوبی باشد و هیچ کس را اذیت نکند...»