عسل پرواز
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
«عسل لطفی» زنی اجتماعی است. او بعد از گذراندن طرح پیراپزشکی، در دفتر مجله اطلاعات پزشکی در قسمت تحریریه و امور بازرگانی مشغول به کار می شود. امّا به زودی خسته شده و به پیشنهاد آقای «کاوه» در آژانس هواپیمایی به عنوان بازاریاب مشغول به کار می شود. این اتّفاق همزمان با بارداری خود خواسته بعد از سه سال زندگی مشترک با همسرش «نیما» می افتد و بعد از به دنیا آمدن پسرش «معین» دوباره به سرکار برمی گردد. «معین» بعد از مدّتی بیمار می شود و «عسل» همراه مادر و «معین» برای معالجه به پاریس می روند. بعد از مداوای «معین»، آن ها به ایران باز می گردند و زندگی سرشار از شور و انرژی خود را آغاز می کنند. آن ها در سفری دیگر برای گردش و تفریح به پاریس می روند، امّا «نیما» بر اثر سکته مغزی فوت می کند و زندگی «عسل» و «معین» در مسیر جدیدی قرار می گیرد.