داستان حاضر، با موضوع اجتماعی دربردارندة ماجرای زندگی دختری به نام «غزل» است. غزل، تک دختر خانواده، در کنار مادر با محبت و برادر دلسوز خود زندگی خوبی را می گذراند. او احساس تنهایی کرده و زمانی که برای آمادگی کنکور به عنوان شاگرد خصوصی به منزل دوست مادر خانم «نکویی» می رود با دختر او «مریم» دوست می شود. مریم دختری خوش برخورد است که خیلی زود با غزل دوست می شود. روزی غزل از یکی از اقوام خود «فرهاد» برای مریم تعریف می کند و قصد خود را  سر به سرگذاشتن فرهاد و تمسخر او توسط دیگر دختران بازگو می کند. مریم از گوشی برادرش شمارة فرهاد را برداشته و به غزل می دهد. وقتی غزل با فرهاد صحبت می کند، اولین اشتباه خود را مرتکب می شود و او را در نزد خانوادة صمیمی اش رسوا کرده و خود نیز زبانزد خاص و عام می شود. پیام داستان، پرهیز از روابط ناسالم و نشان دادن عاقبت تمسخر دیگران و... است.