بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

آقا قچ قچی

آقا قچ قچی

آقا قچ قچی

3.9
5 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

0

توی شهر عجیب، درست سر میدان، آرایشگاه «آقا قچ قچی» قرار داشت. آقا قچ قچی خیلی به کارش وارد بود و مردم او را خیلی دوست داشتند. تا اینکه یک روز آقا قچ قچی، «آقا خاش خاشی» را با موهای بلند و نامرتب می بیند و موهای او را همان جا در نانوایی کوتاه می کند که یک دفعه چشمش به شمشادهای کنار نانوایی می افتد، آن ها را هم کوتاه می کند؛ از آن روز به بعد آقا قچ ایرادگیر و وسواسی شده بود، می چرخید و می چرخید و هر چیزی را که فکر می کرد نامرتب است قیچی می کرد تا اینکه... .

یادداشت‌های مرتبط به آقا قچ قچی

                آقا قچ قچی سلمانی محله است و همه موها را صاف و صوف کوتاه می‌کند. میل او به صاف کردن موها تبدیل می‌شود به وسواس برای صاف کردن همه‌چیز. تا روزی که او متوجه این مشکل می‌شود و سعی در رفع آن دارد.
داستانی تصویری مناسب بالای هفت سال.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.