من، در شبی تاریک از خانه ی خاموشم بیرون رفتم
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
رمان «من، در شبی تاریک از خانة خاموشم بیرون رفتم»، داستان سفر داروساز تاکسهام، از شهرهای حومة سالزبورک است. داروساز، مردی میان سال، شناخته شده و قابل احترام است، اما خانواده اش او را ترک کرده اند و تنها زندگی می کند. او ناگهان قدرت تکلم خود را از دست می دهد. داروساز در سفر خود، رانندة دو هم سفر دیگر است. یکی قهرمان المپیک و دیگری شاعر. او قصد دارد به سمت آلپ برود، جایی که روزگاری زنی انتظار او را می کشید. مشاهده ها و حوادثی که برای او رخ می دهد، در این کتاب به تصویر کشیده شده است.