معرفی کتاب ابری شبیه دوری تو اثر حیدر منصوری
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این مجموعه از 25 قطعه شعر تشکیل شده است که غزل ها 19 قطعه، سپیدها 3 قطعه، دوبیتی ها 9 قطعه و رباعیها 4 قطعه هستند. این کتاب نام خود را از اولین شعر این مجموعه که غزلی با همین نام است، گرفته است. غزلی عاشقانه که با این مطلع آغاز میشود: «بالا بلند خاطره دلبخواه من ای چشمهات پنجره رو به ماه من تنها نه من به خنده تو خیره ماندهام دنیا نشسته است در عمق نگاه من» در غزلی با عنوان «این شعر» تلاش شاعر را برای خلق غزلِ فرم با عدول از معیارهای رایج غزل میبینیم: «این شعر باید صندلی داشته باشد/ تا دختری - که تویی/ بیاید و روی آن بنشیند یک صندلی که ربط ندارد به ماجرا یک صندلی که هیچ نمیدانم از کجا ... ناگاه چُرت گیج مرا پاره میکند جیغی بنفش، ترمز بیحال زانتیا راننده میگریست و من پشت پنجره خیره به عشق، خیره به پایان ماجرا این شعر باید سنگ قبر داشته باشد/ تا پسری - که منم/ بیاید و روی آن بنشیند» حیدر منصوری از نسل شاعرانی است که در دوران عبور از جوانی و رسیدن به میانسالی است. نسل شاعرانی که در دورانی پر تب و تاب از تاریخ ایران رشد کردند. در هیجانات انقلاب به دنیا آمدند و در بستر اجتماعی جنگ بزرگ شدند. این تب و تاب و این بیقراری را میتوان در شیوه و خط شاعری این نسل به وضوح مشاهده کرد. از ناآرامی و دست زدن به آزمون ها و تجربه های مدام در فرم و ساختار برای رسیدن به سبک و سیاقی بدیع و مخصوص به خود تا سر زدن به فضاها و مضامین مختلف در درون مایه. این گونه است که در دفتر «ابری شبیه دوری تو» که پنجمین مجموعه منتشره حیدر منصوری است، همچنان این بی قراری و این تلاش و تقلا به چشم می خورد و شاعر هنوز در یک بستر و در یک پهلو آرام نگرفته است. این گونه است که در این دفتر هم مانند اغلب دفتر شعرهای شاعران این نسل هر نوع شعری را میتوان پیدا کرد: عاشقانه، اجتماعی، شعر اعتراض، شعر جنگ، شعر آیینی، شعر فُرم، شعر طبیعت گرا و... همچنین در این دفتر میتوان با مرور بعضی مضامین و تقدیمیه های خاص رد پای کنگره ها و جشنواره های شعر را باز هم مانند بسیاری از دفتر شعرهای شاعران این نسل پیدا کرد.