از دوست داشتن در تمام جهان (مجموعه شعر)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
«از دوست داشتن در تمام جهان» نخستین مجموعه شعر مجتبی صادقی، شاعر شیرازی است. همه شعرهای این مجموعه، که شامل 46 قطعه است، در قالب غزل و با مضامین عاشقانه، اجتماعی و مذهبی سروده شده است. غزلهای این مجموعه نیز بدون اینکه اسم مشخصی داشته باشند، با شماره مشخص شدهاند. کتاب با غزلی با این مطلع شروع میشود که از جمله کارهای به شدت فرممند کتاب است: «لباسهای تو روی طناب رقصیدند و دکمههاشان ـ مثل همیشه ـ خندیدند» «با حلقههای دود سیگاری که روشن کرد»، «نحو کدام جمله ادا در می آورد»، «شکستنیتر از آنم که سنگ برداری» و «پیراهنی به حاشیه و دامنی به متن» از جمله مطلعهای این مجموعه است. شاعر غزل سی و چهارم مجموعه را به زندهیاد حسین پناهی و غزل دهم را به همسرش که در تقدیمیه آن آورده: «با شعر لج است» تقدیم کرده است. غزل سی و سوم کتاب نیز با این مطلع به حضرت امام زمان (عج) تقدیم شده است: «تمام ثانیه ها رو به سوی تو نگران سری نمی زنی آیا به خیل منتظران؟» «چراغ ساعت شش روی ریلها روشن قطاری آمد از آغاز ماجرا روشن...» این مطلع غزلی از مجموعه «از دوست داشتن در تمام جهان» است که سالها پیش در کنگره شعر جوان بندر عباس از شاعر آن مجتبی صادقی شنیدم. غزلی روایی که مجتبی با مهارت تمام از عناصر روایت بهره گرفته و اجزای آن را کنار هم چیده بود. سه بیت مانده به پایان غزل، مجتبی فرمان را به سمت دیگری چرخانده و غافلگیرانه ردیف را با زمینهچینی هنرمندانهای تغییر داده بود: «به آخر رویا میرسم و چشمانم/ رسیدهاند به پایان ماجرا خاموش/ چرا دروغ بگویم ردیف را خانم؟/ نیامدید و زمین ماند بیصدا، خاموش...» در سالهای اخیر این کارها در غزل بامورد و بیمورد خیلی انجام شده است اما در آن سالها این بدعت مجتبی بسیار تازه و ضد کلیشه بود. به یادم است که این غزل بسیار مورد تحسین قرار گرفت و گل سر سبد جشنواره بود. مجتبی غزلسرایی است که مشخصه اصلی غزلهایش تلفیق فرم غزل با مؤلفههای تکنیکی و ساختاری شعر سپید است. این تغییرات و تلفیق فضاهای گوناگون در کارهای مجتبی البته کاملا نظاممند، معناگرا و دارای ارجاعات متنی خوبی هستند. این خصایص که شرح تمامی آنها در این مجال ممکن نیست، توانمندی مجتبی را در سرودن غزل با ذهن و زبانی مدرن نشان میدهد.