معرفی کتاب یادداشت های یک گمشده اثر بهار حسنی
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
0
توضیحات
:حسی که به کاوه داشتم متفاوت از ثانی بود ثانی برام عشق خام نوجوانی بود کاوه متفاوت بود همان طور که خودش متفاوت بود کاوه بامزه و مهربان و باهوش در عین حال محکم و گاهی خشن بود اما همه این ها کاوه واقعی نبود زبان نیش دار ومتلک های هوشمندانه اش تمام کاوه نبود تمام کاوه چیزی بود که در زیر این لایه ها پنهان شده بود مردی که نگران میشد گاهی کار خیر میکرد ولی اگر کسی بد میکرد نمی بخشید شاید ظاهر او غلط انداز بود و بسیار شبیه به ایرج شده بود ولی در درون کاوه کاملا متفاوت بود .راحت جوش می آورد و به همان راحتی آرام می شد کسی بود که برای نزدیکانش از ته قلب مایه می گذاشت ولی نشان نمی داد که چه می کند . دوست نداشت که نشان بدهد در فکر من است نگرانم است ولی بود این را از تمام حرکاتش می خواندم ولی نشان نمی داد در یک کلام کاوه دوست نداشت که خوب دیده شود نمی دانم این بد نشان دادن خودش چه سودی به حالش داشت فکر می کرد اگر محبت اش را نشان دهد یا اگر نشان دهد که کار خوب هم از دستش برمی آد نشان از ضعفش دارد ؟یا شاید هم نمی خواست آن چه که واقعا بود را نشان دهد اما هرچه بود کاوه ای که در این چند ماه اخیر شناخته بودم دوست داشتنی بود حتی اگر متلک نیش دار می گفت و نشان می داد که بد است و خشن
یادداشتها