کبوتری ناگهان [نمایشنامه]

کبوتری ناگهان [نمایشنامه]

کبوتری ناگهان [نمایشنامه]

3.8
2 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

خانم جان و نزهت جهان ایستاده اند میان پنج دری باغ،باغ زیر باران تنهاست. خانم جان من پای همان رازقی ها نشسته بودم.آقا جانت ایستاده بود میان همان پنج دری.پنج دری پر بود از آن همه جبروت که آقا جانت داشت...