بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مشهورات بی اعتبار در تاریخ و حدیث

مشهورات بی اعتبار در تاریخ و حدیث

مشهورات بی اعتبار در تاریخ و حدیث

4.1
5 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

8

در این اثر معتبر آقای مهدی سیمایی سیمای نقلی شیعیان را از زوائد بی فواید بلکه پر ضرر و زیان زدوده است؛ نه با استبعاد و ذوق و سلیقه که با اندازه ای بَسَنده از دلایل نقلی معتبر و گاه با برهان خِرد.در نتیجه، سیمایی از تشیّع نشان داده است که از زوائدِ زیان بار پیرایش شایسته ای شده است.

پست‌های مرتبط به مشهورات بی اعتبار در تاریخ و حدیث

یادداشت‌های مرتبط به مشهورات بی اعتبار در تاریخ و حدیث

            سنت معصومان «ع»، بعد از قرآن، دومین منبع شناخت دین است. این منبع از راه‌های مختلف و در طول تاریخ به دست ما رسیده است. سنت نیز مانند هر امرِ تاریخی دستخوش آسیب‌ها و تغییرات سهوی و عمدی شده است. بنابراین برای فهم و استناد به سنت معصومان باید با استفاده از روش‌ها و معیارهای علمی و معتبر این متون تاریخی را ارزیابی کنیم. عالمان پرتلاش شیعه در گذر زمان با تلاش‌های بی‌دریغ خود این میراث مکتوب را به نسل‌های بعد به شایستگی منتقل کرده‌اند. شیخ کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی، علامه مجلسی و فیض کاشانی از جمله این عالمان هستند. حال به فرض صحت انتساب این احادیث (که از عالمان معتبر و ثقه نقل شده‌اند) به معصومان، گاهی فهم آن‌ها نیز به بررسی دقیق نیاز دارد و باید با به کارگیری علوم و فنون مختلف آن‌ها را مطلق، مقید یا محدود به شرایط زمانی و مکانی خاص و مانند آن معنا و تفسیر کرد. حفظ میراث مکتوب شیعه و جلوگیری از نابودشدن منابع روایی کار آسانی نبوده. دست‌بردن در روایات و محتوای آن‌ها، اعمال سلیقه و نظر شخصی، خدشه‌دارشدن سندی یا محتوایی روایات و اسباب مغالطه ذهنی از جمله آسیب‌هایی هستند که احادیث مطلقاً از آن‌ها مصون نبوده‌اند. بنابراین تحلیل و ارزیابی میراث حدیثی در روزگار ما تبدیل به رسالتی کلامی و از وظایف مهم عالمان دین برای حفظ اصل تشیع از باورهای خرافی و مطالب بی‌سند و غیر مستند شده است. عالمان شیعه از ابتدا در کتاب خود به وجود احادیث جعلی اشاره کرده‌اند و به نقد روایات نیز پرداختند اگر چه اثر مستقلی درباره روایات جعلی نداشته‌اند.
مراد از کلمه مشهور در عنوان کتاب هر خبر و روایت دینی است که در محافل مذهبی یا عموم جامعه به درجه قابل توجهی از اشتهار رسیده باشد. تمرکز کتاب بر روایات مشهور در میان شیعیان و منابع شیعی است، گرچه مقایسه تطبیقی و ریشه‌یابی روایات در منابع اهل سنت نیز اهمیت دارد که کتاب از این مهم فروگذار نکرده است. در فصل اول توضیح کلیاتی در علوم حدیث و بیان روش ارزیابی و اعتبارسنجی احادیث آورده شده. در این فصل ضمن بیان قواعد نقد محتوایی حدیث، احادیثی را هم به عنوان نمونه بیان و نقد کرده است. نویسنده گوشزد می‌کند که نگاه سندی صرف، بدون نگاه به محتوای روایت و قرائن آن در منابع و نگاه محتوای صرف بدون نظر به سند و نقد رجالی، هر دو خطاست و آفات متعددی در پی دارد. در فصل دوم برخی از احادیث موجود در کتب تفسیری و روایاتی که به تفسیر و تطبیق آیات قرآن می‌پردازند بررسی شده‌اند. فصل سوم راجع به احادیث اعتقادی است منظور از روایات اعتقادی هر روایتی است که به شکلی متضمن یک عقیده یا باور است. در فصل چهارم به نقد روایات تاریخی پرداخته است روایاتی که داستانی را به امامان «ع» نسبت می‌دهند یا سیری را از ایشان نقل می‌کنند. فصل پنجم راجع به روایات عاشورا است که روایات عاشورا نیز جزو روایات تاریخی هستند اما به دلیل اهمیت عاشورا و مقتل امام حسین «ع» بررسی جداگانه به آن اختصاص داده شده است‌.
          
            در مسیر پیوند با دین!


روایات و احادیثِ دینی به عنوان پیام‌هایی حاکی از سنت‌ها و رخدادهای تاریخی، به مانند هر روایت تاریخیِ دیگری می‌تواند به ترازوی اندیشه و نقد تاریخی گذاشته شود.

علمای اسلام و بالاخص مذهب شیعه، در طول تاریخِ خود روش‌ها و قواعد بسیاری را برای تدوین احادیث به کار برده اند. برای نمونه، چرا در اغلب کتب روایی و تاریخی مشهورِ متقدم، بدین میزان اهتمام بر بیان سلسه راویان حدیث منقول بوده است؟ علت وجود این میزان کتاب رجالی متقدم از برای چه است؟ چرا علم رجال، درایه الحدیث و دیگر علوم حدیثی بدین میزان گسترده شده اند؟
جواب به سوال آخر، به عنوان روش‌های فهم صدور و متن حدیث، باعث انشقاق‌های تاریخی مهمی در تاریخ اسلام شده است. برای نمونه سهل‌گیری در قبول روایات، یا بسیار سخت‌گیر بودن در این مسئله، وجه تمایزِ مهمی در انشقاق‌های فرقه‌ای در اسلام است. این مهم در تمام طول تاریخ اسلام، یکی از وجوه تمایزِ گروه‌های مختلف اشاعره، معتزله، اخباری، وهابی، اصولی و... بوده است. برای نمونه میزان اعتنا به احادیث و سهل‌گیری در قبول ایشان بعضا رابطه‌ای قوی با قرآن بسندگی در فرقه‌های مختلف دارد. اما موضوع اساسی این متن، بر بیان اهمیت این عنوان نیست.
احادیث و روایاتِ دینی به عنوان یکی از اساسی‌ترین وجوهِ یک زیست دینی، بر لبه تیغی از حقایق و جعلیات قرار دارد. به بیان شفاف‌تر، دین به عنوان امری اجتماعی شده، بعضا متمایز از دیگر انحاء خبر تاریخی که شاید بدین میزان تبدیل به امری اجتماعی نشده باشند، بسیار در گزند تحریف و مصادره به مطلوب در تفسیر قرار دارند. این تحریفات هم می‌تواند توسط افراد قائل به آن دین و یا حتی بدخواهان آن دین(مانند اسرائیلیات در اسلام) گسترده شود. مستعد تحریف بودن روایات دینی، و اهمیت صحت ارجاع این احادیث به ائمه، علمای اسلام، به ویژه تشیع را بر این داشته است که با تدوین اصولی، تا جای ممکن احادیث را از گزند تحریف مصون نگه دارند. حاشا از اسلام، که بخواهد اعتبار خود را از جعلیات کسب کند.
برای نمونه از صادق آل محمد (علیه السلام) نقل شده است : «ما خاندانی راستگو هستیم، اما در امان نیستیم از دروغگویانی که به ما دروغ می‌بندند و با دورغ‌های خود راستی‌ ما را از بین می‌برند» (کشی، رجال، ص305.). اگر این حدیث صحیح الصدور باشد و از معصوم صادر شده باشد، نشان از احتمال تحریف احادیث دارد، و اگر این روایت مجعول باشد، خود نمونه‌ای از تحریف است. برای همین بررسی و پالایش دین از جعلیات گریز ناپذیر است.

اگر تلاش شود روایات دینی تا جای ممکن، از جعلیات زدوده شوند، خود به خود تصویری واقعی‌تر از دین هویدا می‌شود و اگر از الهی بودن دین اطمینان داشته باشیم، می‌توان با آرام دلی مشاهده کنیم که دین راه خود را در دل مردم پیدا می‌کند. برای همین است که می‌گویم  این گونه از کتاب‌ها «در مسیر پیوند با دین!» قرار دارند.
به بیان محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر تاریخ اسلام:
«در این اثر معتبر آقای مهدی سیمایی سیمای نقلی شیعیان را از زوائد بی‌فواید بلکه پرضرر و زیان زدوده است؛ نه با استبعاد و ذوق و سلیقه که با اندازه‌ای بسنده از دلایل نقلیِ معتبر و گاه با برهان خرد.
در نتیجه، سیمایی از تشیع نشان داده است که از زوائد زیان‌بار پیرایش شایسته‌ای شده است.»

در ادامه مختصری از مفاد و ساختار این کتاب را شرح می‌دهم.
نویسنده در فصل اول کتاب، با بیان مختصری از روش‌های فهم حدیث، هم روش‌شناسی پژوهش خود را شفاف می‌کند هم نشان می‌دهد که در طول تاریخ، این روش‌ها چگونه به دست دین‌داران امروزی رسیده است.
در ادامه‌ی دفتر نخستِ «مشهورات»، نویسنده تلاش می‌کند به دسته‌بندی روایات در 4 دسته کلی، به بررسی برخی مشهورات حدیثی نامعتبر بپردازد.
این چهار دسته، روایات اعتقادی، تفسیری، تاریخی و روایات مربوط به عاشورا می‌باشند.
در این مختصر یارای بیان یکی از مصادیق کتاب نیست، اما شرح و بررسی‌های کتاب بسیار دقیق و عالمانه نگاشته شده است. البته در برخی عناوین، نویسنده بسیار مختصر از مفاهیم گذر کرده است و بدین جهت برای خواننده‌ی عامی که من باشم، بسندگی استدلال متن کفایت لازم را ندارد. بدین جهت نیم ستاره کم داده‌ام.
در پایان مطالعه  این کتاب هم برای متدینین مفید فایده است، هم برای کسانی که رابطه‌ی خوبی با دین به علت برخورد با جعلیات را نداشته اند. 
در ضمن کسانی هم که با تاکید بر هر روایتِ خارج از عرفی از دین، سعی می‌کنند وجه‌ی دین را خراب کنند، مطالعه این کتاب نشان می‌دهد در شیعه، لااقل در برخی گرایش‌ها، تلاش شده است سره از ناسره و صحیح از ناصحیح تمیز داده شود و هر نقلِ تاریخی‌، محلی از اعراب ندارد.

در این بررسی کمتر به نقد و بررسی متن کتاب پرداختم و بیشتر سعی بر این داشتم بر اهمیت این کتاب و چنین پژوهش‌هایی تاکید کنم؛ زیرا متن کتاب خود شرح و بسط بسیار دارد و خود بهتر می‌تواند از خود دفاع کند!