زنان شاهنامه (بخش پهلوانی)
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در این نوشتار به گونه ای اجمالی به نقش زنان در شاهنامه فردوسی ـ به ویژه تا پایان دوران پهلوانی ـ اشاره شده همچنین داستان های "زال و رودابه"، "تهمینه و رستم و سهراب "و "فرنگیس و سیاوش "ـ از جنبه نقش و جایگاه زنان ـ بررسی شده است ;برای نمونه نگارنده چنین عنوان می کند" :در دنیای حماسه و اسطوره هیچ مردی برتر از زن نیست، این هر دو، گردونه زندگی را سازمان می دهند و هر کدام به طریقی هستی را می سازند .سیندخت و رودابه و تهمینه و گردآفرید و گردیه از تبار انسان والا هستند و سوق دهنده انسان ها به کمال، به عنوان مثال گردیه، زنی که سواری سلحشور است و در جنگ جویی و باده پیمایی مردان را به حیرت می افکند ...زنان شاهنامه چه آنها که از نظر جامعه شناختی مورد سوال هستند، مانند سودابه و ...و چه آنها که از نظر انسانی در حد کمال هستند مانند تهمینه و فرنگیس و ...همگی یک خصلت مشترک برجسته زنانه، که عموما در میان جوامع طبقاتی کمیاب می باشد را دارا هستند و آن، دلیری در ابراز علاقه به جنس مخالف است ...!برای سودابه ها زندگی عین مرگ است ولی برای فرنگیس ها زندگی در مرگ ادامه پیدا می کند و مرگشان دریچه جهان جدیدی را برای توده های انسانی می گشاید .سودابه و کاووس به "دنیای ضد آرمانی "تعلق دارند که همه گونه تضاد و پلشتی در آن وجود داشته و هیچ گاه به طور اصولی این تضادها حل نشده و به وحدت منتهی نمی شود .ولی فرنگیس و جریره و سیاوش به "دنیای آرمانی "تعلق دارند که زندگی شان مبرا از تضادهای روزمره زندگی و در نهایت به وحدت انسان ها منتهی می شود و به کمال مطلوب می رسد ."