بالاخره تونستم تمومش کنم..!
تقریبا یک ماه خوندن این کتاب برام طول کشید که خب این اصلا خوب نیست!
اول از همه میخوام کتابو به دو دسته تقسیم کنم؛ نیمهٔ اول و نیمهٔ دوم کتاب.
مشکل اصلی من از نیمه اول شروع شد ؛ حوصله سربر بودن و گنگ بودن بعضی نقاط کتاب خیلی اذیت کننده بود و ترغیبی برای من که بخوام با هیجان به کتاب ادامه بدم وجود نداشت..!
لازم به ذکره که بگم احساس میکنم گنگ بودن نیمه اول کتاب به خاطر ترجمه کتاب بود!
به همین دلایل حدود ۲۰ روز بین خوندن نیمه اول و دوم کتاب، فاصله افتاد..
بعد از دادن شانس مجدد به این کتاب و برگشتن بهش (فقط به خاطر تموم کردنش) روند داستان جالب تر شد و تونستم ۳ روزه تموم کنم!
به طور کلی نیمه دوم کتاب ، هیجانی تر و دلنشین تر شد.
حالا شخصیت ها..
اسکارلت که به خاطر کله شقی و شجاع بودنش تونست به دلم بشینه!
ولف.. مبهم ، غیرقابل پیش‌بینی و میشه گفت وفادار...؟!
و ثورن شخصیت محبوب من در این کتاب  ؛ که بخاطر شوخ طبعی و همراه بودنش من کلی دوستش دارم..!
و سیندر و کای که دوستای قدیمی من از کتاب اول هستن که نیازی به توضیح ندارن..!
در آخر کتاب اول با اختلاف خیلی بیشتر به دلم نشست؛
ولی نمیتونم حتی شده بخاطر فضاسازی های قشنگ، ازین کتاب چشم پوشی کنم..!
پ.ن: منظورم از فضاسازی قطعا مزرعه است ...