جامعه - انسان شناسی ادیان
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
1
توضیحات
شب سال نو بود و همه مردم در جنب و جوش بودند.خیابان ها پر از مردمی بود که شاد و پر سرو صدا با بسته های گوناگون و چیزهای خوب برای بچه های نازنین،به خانه های خود می رفتند پاسی از شب گذشته بود و باد سوزناکی نی وزید و ایمن خود گرما و آسایش خانه را بیشتر می نمود. همه خرید های خود را کرده بودند و شادمانی جشن سال نو در چهره مردم هویدا بود.گویی در شهر کمتر کسی هست که درد و رنجی داشته باشد و همه مردم از یم خوشی و بهزیستی برخوردارند.با این همه،در یکی از خیابان ها دخترک کبریت فروشی بود که بسیار سردش بود.چون،پوشاکی که او در برداشت برای این هنگام سال بسیار نازک بود.شال گردن و کلاه او همچنان نبودند که بتواند از سرماسی گزنده پیشگیری کنند.دست و پای دخترک کرخت شده بود اما او نمی توانست به خانه برگردد...
لیستهای مرتبط به جامعه - انسان شناسی ادیان