خرد رنج آموخته ؛ اورستیا به روایت هیوبرت دریفوس

خرد رنج آموخته ؛ اورستیا به روایت هیوبرت دریفوس

خرد رنج آموخته ؛ اورستیا به روایت هیوبرت دریفوس

هیوبرت دریفوس و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

آنجه در شرح اورستیا خواهیم دید تقابل عاطفه و عقل است. دریفوس عقل را سرد و کلّی و منتزع و منفصل می‌انگارد و آن را به نظاره‌گری ربط می‌دهد. در مقابل، عاطفه گرم و جزئی و انضمامی و درگیر است و به استغراق هستی پیوند می‌خورد. اما این امر به معنای تأیید بی‌چون‌وچرای عاطفه نیست. دریفوس با عواطفی مانند خشم و انتقام بر سر مهر نیست و حیاتِ وقف این حال وجودی را حیاتی تُنُک‌مایه می‌خواند. ولی برتری عاطفه بر عقل، دست‌کم در تفسیر دریفوس، این است که سویه‌های سیاهِ عاطفه را می‌توان از راه مهرپروردگی (پوئسیس) چاره کرد.

یادداشت‌های مرتبط به خرد رنج آموخته ؛ اورستیا به روایت هیوبرت دریفوس

            شاهکار دیگه‌ای از فیلسوف مورد علاقه این روزهام.
اذعان میکنم اون دقتی که باید براش می‌گذاشتم رو نشد که بگذارم اما عجالتا نکاتی مینویسم که وقتی دوباره برگشتم سر خطوط کلی بهم بده.*
.
کتاب دوتا محور کلی داره که هر کدوم موضوع جدایین ولی دریفوس در نسبت با هم ازشون برای تفسیر اورستیا استفاده میکنه. 
اولین مطلب ارینی‌ها هستن که دریفوس اونا رو به مثابه الهگان انتقام خانوادگی نام می‌بره. توضیح اینکه در اودیسه مفهوم اصلی «زنیا» بود و نقض زنیا نتیجا کیفر زئوس رو به همراه داشت. (ارجاع به یادداشت حقیر ذیل کتاب زئوس غریبه نواز) اما در اورستیا نقض زنیا در کار نیست اما در عوض نقض عدالت درون خانوادگی وجود داره. ایفیگنیا توسط آگاممنون کشته میشه و ارینی‌ها و یا همون الهگان انتقام اون دختر کیفر مرگش رو از آگاممنون می‌ستانند. آگاممنون هم توسط کلوتمنسترا کشته میشه و ارینی‌های اون مرد انتقامش رو از زنش میگیرند. و حالا که کلوتمنسترا توسط اورستس کشته شده وقتشه که این الهگان از اون هم انتقام بگیرند. 
همون طور که زئوس مسئول حفظ نظم بین مردم غریبه بود، الهگان هم مسئول حفظ نظم درون خانواده‌ان ولی با وجود اینکه دو انتقام اول گرفته میشه اما انتقام سوم بی نتیجه میمونه. چرا؟ دریفوس توضیح میده که در اودیسه خدایان به مثابه احوال وجودی‌اند اما در اورستیا خدایان مسئول ایجاد مهرپروردگی در یک جهانند. در جهان آیسخولوس ما به سمت تک خدایی و تک جهانی در حال حرکتیم و برای همین خدایان متعدد دیگه بر سنگ تشتت نمیکوبند بلکه سعی در جمع ملت یونان ذیل مفاهیم مهین پرستانه و دموکراسی خواهانه‌ دارند. این به زمانه آیسخولوس هم ربط داره و دریفوس برگزاری دادگاه توسط آتنه رو یکی از نشانه‌های این رویکرد جدید میدونه. 
پس به همین دلیل آتنه که در دادگاه نماینده پوئسیس ( مهرپروردگی که به چیزها اجازه میده همونجوری که هستند خودشون رو نمایان کنند ) هست، در عین رأی به آزادی اورستس، اجازه نمیده که ارینی‌ها در خشم باقی بمونند و اونا رو به الهگان مهر تبدیل میکنه.
گویی آیسخولوس شاعر تشکیل ملت خودشه و تراژدی‌ای مینویسه که در مسیر میهن پرستی و دموکراسی قرار داره. دریفوس میگه به همین دلیل هم این تراژدی هر ساله به مثابه تراژدی ملی تو جشنواره یونان اجرا میشد و پس از اتمام نمایش تماشگران با حس عمیق وحدت به خونه‌هاشون میرفتن. **
.
* از اونجایی که تو کتاب مشخص نشده کدوم تحلیل‌های کتاب برای دریفوسه و کدوم برای اقای ابراهیمی، همه رو به به دریفوس منتسب میکنم. 
** میزان زیادی از این یادداشت فهم من از کتاب بود. اگه مطلب دقیقتر میخواید باید خودتون بخونید.