حکایت شیرین از سرزمینی دیگر
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
در یک جنگل بزرگ، درخت بلوط بسیار بلندی بود که سنجابی روی شاخه های بلندش لانه ساخته بود و روباهی زیر درخت، در سوراخی زندگی می کرد. یک روز غروب، توفانی بزرگ به پا شد و شاخة بلوط شکست و سنجاب به سختی خود را بالا نگه داشت. روباه این صحنه را دید و شروع به مسخره کردن کرد و به او گفت که اگر مثل من زیر درخت زندگی می کردی، گرفتار این بلا نشده بودی. توفان تمام شد و سنجاب مشغول بازی روی شاخه ها شد، چند لحظه بعد مزرعه داری تفنگ به دست به همراه سگ شکاری اش برای گرفتن روباه آمدند. روباه از ترس شروع به دویدن کرد و سگ و مزرعه دار به دنبال او می دویدند. سنجاب از بالا آنها را می دید، اما برخلاف روباه او را مسخره نکرد. این کتاب مشتمل بر داستان های کوتاهی با عنوان هایی چون دختر بدبخت، پادشاه، خرگوش تنبل، طلاهای مرد خسیس، تاجر طمع کار، دوستان چوپان، رازداری و... است.