مثل پر

مثل پر

مثل پر

مریم ریاحی و 1 نفر دیگر
3.7
3 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

0

نگاه سودا به روی همان جمله ماند ... خیره به تک تک کلمه هایش... قطرات عرق روی سر و صورتش نشستند... بدنش گر گرفت...چشم هایش پر شدند... خالی شدند... خطی خیس روی گونه اش راه باز کرد... آخر خط قطره شد و روی کاغذ افتاد... روی جمله آیدا شدم... آیدا لغزنده شد... کش آمد... سودابه دست روی جوهر روان شده کشید... آیدا ویران شد...