کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه داستان  کوتاه با موضوعات مختلف اجتماعی و جنگ است. عنوان برخی از داستان ها عبارتند از: پنجره اتاق و استاد گچ کار؛ پنجره نانوایی؛ پنجره های مدرسه و بمباران؛ پنجرة مغازه؛ پنجره تاکسی؛ پنجرة اداره. در خلاصة داستان «پنجره های مدرسه و بمباران» آمده است: در سال ۱۳۶۶، نوجوانی به همراه خانواده، در منطقة نوساز شهر «نهاوند» زندگی می کرد. به دلیل تعطیلی مدارس، نوجوان به دنبال برادر بزرگترش و دوست وی که به همراه هم گنجشک ها و پرندگان را با تیرکمان زخمی و می کشتند، به راه افتاد. منطقة نهاوند به دلیل کم جمعیت بودن از حمله های هوایی عراق در امان مانده بود. تا اینکه مردم آواره به سمت نهاوند کوچ کردند. با ازدیاد جمعیت، عراق هر روز موشک های خود را روانة آنجا می کرد و تمام بچه هایی که از دیوار مدرسه به حیاط آن رفته و مشغول بازی فوتبال شده بودند زخمی و کشته شدند. مرگ دوستِ برادر نوجوان که سازنده تیرکمان بود از همه وحشتناک تر بود.