یاسمین
ترم تموم شد دیگه! حالا کو تا دوباره بچه ها رو ببینم. داشتم ازشون خداحافظی می کردم. تو چی؟! چرا سرت رو انداختی پایین و رفتی؟ یه خداحافظی ای، چیزی! کاوه-هیچی نگو! من مخصوصا رفتم تو گوشه قایم شدم! به هرکدوم از این دخترا قول دادم که مامانم رو بفرستم خواستگاری شون! الان همه شون می خوان بهم آدرس خونه شون رو بدن!
یادداشتهای مرتبط به یاسمین