عطر خون: بر اساس زندگی شهید حسین یوسفی

عطر خون: بر اساس زندگی شهید حسین یوسفی

عطر خون: بر اساس زندگی شهید حسین یوسفی

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

"حاج جواد یوسفی" پس از مدت ها بی خبری از فرزندش، حسین، سرانجام پی می برد که جنازه ی او پیدا شده است، اما تا پایان جشن های دهه ی فجر باید صبر کند، آن گاه فرزندش را تحویل بگیرد. حاج جواد ماموریت سختی دارد؛ او باید خانواده اش را آماده ی شنیدن این خبر ناگوار کند. روزهای انتظار، روزهایی است که با یادآوری خاطرات حسین می گذرد: دورانی که جوان تر بود و در دانشکده فعالیت سیاسی می کرد و بارها و بارها از سوی مسئولان دانشگاه تهدید به اخراج شده بود، روزهای شرکت در بسیج، و زمانی که قدم در جبهه گذاشت. کم حرفی، سکوت و بردباری حسین در جبهه زبانزد بود. در حمله ای که قرار بود سپاه با ارتش همکاری داشته باشد، این مساله به فرمانده ی ارتش هم ثابت شد. حسین، ثابت قدم و شجاع بود و همین شاخصه ها او را از دیگران متمایز می کرد. اما جنگ بی رحم است و دل سنگ، چرا که در حمله ای حسین و دوستانش محاصره شده و چند روز مقاومت می کنند، اما سرانجام مجبور به عقب نشینی می شوند و در این میان هیچ کس قادر به بازگرداندن شهدا نیست. حسین هنوز شهید نشده، اما سخت بدحال است و کسی درنمی یابد که او زنده است. همه می گذرند و حسین، تشنه لب، در آرزوی رسیدن به دریا جان می سپارد.