باستان شناسی سیاست های جنسی و جنسیتی در اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول

باستان شناسی سیاست های جنسی و جنسیتی در اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول

باستان شناسی سیاست های جنسی و جنسیتی در اواخر عصر قاجار و دوره پهلوی اول

4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

شابک
9789649940748
تعداد صفحات
140
تاریخ انتشار
1397/4/2

توضیحات

        تغییر شگرفی که عصر پهلوی را از عصر قاجار جدا می کند، دخالت از بالای دیکتاتوری پهلوی در زندگی روزانه ی افراد است. با آغاز عصر پهلوی و مدرن شدن و شیوه ی کشورداری، فرد، ابژه ی قابل کنترل تعریف شد و در این راستا بدن به شیوه ای جدید تعریف و در کانون توجه قرار گرفت.
      

یادداشت‌ها

          نویسنده به صورت تقریباً جامع مسائل مختلفی اشاره کرده و می‌توان گفت تا حدودی در پرداختن به سیاست‌های جنسی و جنسیتی دوران قاجار و پهلوی اول موفق بوده است. سیاست‌های دوران قاجار را نویسنده خوب توضیح داده.  به   سیاست‌هایی مانند کشف حجاب و پیشاهنگی و شهر نو و ... هم مفصل پرداخته شده است. به سیاست‌های جمهوری اسلامی هم تا حدودی پرداخته شده است که البته نقدهای نویسنده در این حوزه جای بحث دارد. 

⏹️نکاتی چند درباره‌ی قانون کشف حجاب:

جالب است بدانید رضاشاه قانون پوشش  همان متحدالشکل کردن لباس است را برخلاف تصور از زنان شروع نکرد بلکه از مردان شروع کرد  و در سال ۱۳۰۷ این قانون تصویب شد!  جالب‌تر اینکه با وضع قانون متحدالشکل شدن لباس، حتی پوشیدن لباس محلی هم ممنوع شد!  درست شنیدید لباس محلی😬😅 در سند‌های مختلفی اظهار شکایت‌هایی از رفتارهای نیروی شهربانی حتی در شهری مثل رشت هم وجود دارد. حتی بعضی زنان  تا بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ که قانون کشف حجاب برداشته شد از خانه‌های خودشان بیرون نیامدند، دیگر تصور کنید اوضاع را!

کشف حجاب در واقع مرحله سوم از برنامه یکسان‌سازی لباس بود که مرحله اول و دوم آن در سال‌های ۱۳۰۸(مردان شهرنشین) و ۱۳۰۹(مردان روستایی) به مرحله اجرا گذاشته شده بودند. مرحله سوم که مربوط به زنان می‌شد  در سال ۱۳۱۴ به اجرا درآمد. در این فرآیند مردان زودتر از زنان قربانی شدند.

🔵در کل خواندن این کتاب را پیشنهاد می‌کنم. مطالب جدیدی را در این کتاب پیدا خواهید کرد. 

 💠همان طور که گفتم  نویسنده در بخش‌هایی به سیاست‌های جمهوری اسلامی هم پرداخته و نقدهایی رو هم مطرح کرده که  در ادامه من جواب‌های این ۵ نقد را برایتان می‌نویسم.

❓️شبهه یک: در این کتاب بیان می‌شود که مهریه دوران قاجار که زمین و وسایل مادی بود، بهتر است از مهریه سکه الان. نویسنده می‌گوید مهریه الان نمی‌تواند برای زن قدرت اقتصادی و اجتماعی به همراه بیاورد. چرا؟  چون در آن دوران اگر مهریه مثلاً زمین بود، همان اول سند را به نام زن می زدند و از این نظر خانم قدرت اقتصادی داشت. اما در قانون الان تازه زن اگه طلاق بگیرد می تواند مهریه‌اش را بگیرد که  سخت هم می تواند این کار را انجام دهد. همچنین مهریه جنبه انتزاعی دارد و تناسبی با معیشت و شرایط اقتصادی ندارد.

✅️جواب: در دوران قاجار، مهریه به‌طور معمول شامل اموال ملموسی مانند زمین، ملک، یا حیوانات بود که بعضاً در همان ابتدا به نام زن زده می‌شد. این موضوع به‌ ظاهر به زنان امکان دسترسی به دارایی‌های ملموس و قدرت اقتصادی می‌داد، اما نباید فراموش کرد که "ساختار اجتماعی و حقوقی آن دوره به شدت مردسالارانه بود". با وجود اینکه سند زمین به نام زن زده می‌شد، اما زنان در بسیاری از موارد "کنترل واقعی" بر اموال خود نداشتند و همچنان در بسیاری از تصمیمات اقتصادی وابسته به مردان بودند. همچنین محدودیت‌های قانونی و اجتماعی مانع از بهره‌برداری آزادانه زنان از این دارایی‌ها می‌شد. در نتیجه، حتی اگر مهریه به‌صورت زمین یا اموال مادی بود، زنان به دلایل اجتماعی و فرهنگی در مدیریت یا بهره‌برداری از آن‌ها محدود بودند.

در دوره جمهوری اسلامی، مهریه همچنان به‌عنوان حق قانونی زنان به رسمیت شناخته شده است. اگرچه مهریه در بسیاری از موارد به شکل سکه تعیین می‌شود، اما "زن حق دارد هر زمان که بخواهد مهریه‌اش را طلب کند"، نه فقط در زمان طلاق. این مسئله برخلاف تصوری است که بیان شده، چرا که زن حتی بدون درخواست طلاق نیز می‌تواند از طریق مراجع قضایی مهریه خود را مطالبه کند. هرچند که ممکن است فرآیند دریافت مهریه زمان‌بر یا دشوار باشد، اما "وجود نهادهای قانونی و حقوقی" برای حمایت از حقوق زن، امکان پیگیری و دریافت مهریه را فراهم می‌کند.

در جامعه معاصر، تعیین مهریه به شکل سکه طلا به دلیل ارزش پایدار طلا در بازار به‌عنوان راهی برای حفظ ارزش اقتصادی مهریه در برابر تورم انتخاب شده است. با این حال، افراد همچنان می‌توانند از "اموال ملموس" نظیر زمین، خانه، یا دارایی‌های دیگر به‌عنوان مهریه استفاده کنند. اینکه سکه در مهریه‌ها معمول شده است به دلیل نوسانات ارزش پول و تورم است، نه به‌خاطر انتزاعی بودن آن. همچنین امکان تعیین مهریه‌هایی مثل ملک یا دارایی‌های دیگر همچنان وجود دارد و این موضوع به توافق میان طرفین بستگی دارد.


❓️شبهه دو: نویسنده معتقد است اینکه از سال ۱۳۹۲ با دستور قوه قضائیه مهریه سقفش صد و ده سکه تعیین شده، راه تنوع سلیقه را بسته و افراد در تعیین مقدار مهریه آزاد نیستند.

✅️جواب: سقف ۱۱۰ سکه که توسط قوه قضائیه در سال ۱۳۹۲ تعیین شد، به منظور جلوگیری از بدهکاری‌های سنگین و ناعادلانه به مردان در شرایط دشوار اقتصادی وضع شد. هدف اصلی این قانون، "متعادل‌سازی میزان مهریه" و جلوگیری از تعیین مهریه‌های غیرمنطقی بود. این قانون به هیچ عنوان تنوع سلیقه را محدود نکرده است، زیرا افراد همچنان می‌توانند مهریه‌های غیرمالی یا مهریه‌هایی با شرایط ویژه تعیین کنند. ضمن اینکه برای مهریه‌های بیش از ۱۱۰ سکه نیز قابلیت دریافت وجود دارد، اما اگر مرد توانایی پرداخت را نداشته باشد، شرایط خاصی برای پرداخت تدریجی در نظر گرفته می‌شود.

❓️شبهه سه: 
در این کتاب اشاره می‌شود  که مالک بودن زن، مهریه بالا و سهم زن در تولید، سدی در برابر افراط گرایی یا اجرایی شدن برخی سنت های شرعی بوده است.

✅️جواب: ادعای کتاب مبنی بر اینکه مالکیت زنان و مهریه بالا سدی در برابر افراط‌گرایی بوده است، نیازمند تحلیل دقیق‌تری است. در دوران قاجار و حتی پهلوی، مهریه بالا و مالکیت زنان به معنای قدرت واقعی آن‌ها در جامعه نبود. در بسیاری از موارد، حتی اگر مهریه زنان بالا تعیین می‌شد، ساختارهای اجتماعی و حقوقی حاکم اجازه نمی‌داد که زنان قدرت اقتصادی مستقل یا تأثیرگذاری عمیقی در جامعه داشته باشند. مالکیت زنان بر زمین‌ها و اموال در عمل اغلب اسمی بود و کنترل واقعی بر منابع اقتصادی در دست مردان باقی می‌ماند. در مقابل، در شرایط امروز، هرچند ممکن است مشکلاتی در دسترسی به مهریه یا اموال وجود داشته باشد، اما قوانین حقوقی و حمایت‌های اجتماعی به زنان این امکان را می‌دهد که حقوق خود را مطالبه کنند.  

بیان اینکه مالکیت زنان و مهریه بالا به‌عنوان سدی در برابر سنت‌های شرعی عمل می‌کرده، به‌نظر غیرواقعی است. در دوران قاجار، سنت‌های شرعی و قوانین مذهبی به شدت بر زندگی زنان تأثیرگذار بودند و اغلب به محدودیت‌های اجتماعی و حقوقی منجر می‌شدند. "مالکیت زنان و مهریه بالا نمی‌توانستند به‌طور مؤثر در برابر این محدودیت‌ها مقاومت کنند"، چراکه ساختارهای قانونی و اجتماعی در کنترل مردان و بر مبنای تفاسیر سنتی از دین قرار داشت.

در دوران معاصر، قوانین جمهوری اسلامی به مرور اصلاحاتی را برای حمایت از حقوق زنان و توازن میان سنت‌های شرعی و حقوق اجتماعی ایجاد کرده است. این تغییرات، هرچند ممکن است با چالش‌هایی همراه باشد، اما به زنان امکانات و فرصت‌های بیشتری نسبت به دوران گذشته برای مشارکت در جامعه و اقتصاد ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری: مهریه و مالکیت زنان در گذشته به معنای قدرت واقعی اقتصادی و اجتماعی آن‌ها نبوده و قوانین معاصر جمهوری اسلامی تلاش کرده‌اند تا از حقوق زنان به شکلی عادلانه‌تر حمایت کنند.


❓️ شبهه چهار: در بخشی از کتاب بیان می‌شود که مشارکت اقتصادی زنان طبق سالنامه آمار ایران ۱۳۹۴ تنها ۱۴ درصد است و مشارکت اقتصادی زنان کاهش پیدا کرده و در دوران قدیم مشارکت زنان بیشتر بوده و حتی حداقل در روستاها به اندازه ی مردان بوده است.

✅️جواب: در دوران قاجار و حتی در دوران پهلوی، مشارکت اقتصادی زنان به‌ویژه در روستاها بیشتر به فعالیت‌های کشاورزی و دامداری محدود می‌شد که این مشارکت عمدتاً به صورت "نیروی کار غیررسمی"و بدون حقوق و مزایای اجتماعی بود. زنان در کارهای خانوادگی یا در کنار همسرانشان کار می‌کردند و غالباً دسترسی به درآمد مستقل یا کنترل بر منابع تولید نداشتند. هرچند این فعالیت‌ها می‌توانست تأثیرگذار باشد، اما "مالکیت رسمی، قدرت تصمیم‌گیری اقتصادی، و استقلال مالی زنان" در آن دوره بسیار محدود بود. "مشارکت زنان در عرصه‌های رسمی اقتصادی مانند تجارت، صنعت و اداره به‌شدت محدود بود و اکثر فعالیت‌ها در بخش‌های سنتی و غیررسمی رخ می‌داد." در دوران قاجار و پهلوی، هرچند زنان ممکن بود در فعالیت‌های کشاورزی و خانگی مشارکت داشته باشند، اما مشارکت آن‌ها در اقتصاد رسمی بسیار محدود بود و آن‌ها کمتر از حقوق و مزایای قانونی برخوردار بودند. همچنین، بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی زنان به‌عنوان نیروی کار خانگی یا غیررسمی شمارش نمی‌شد و به رسمیت شناخته نمی‌شد.

در مقابل، مشارکت اقتصادی زنان در ایران امروز هرچند طبق آمار رسمی ممکن است مثلا به حدود ۱۴ درصد در بخش‌های رسمی برسد، اما باید توجه داشت که در حال حاضر زنان دسترسی به تحصیلات عالی، فرصت‌های شغلی رسمی، و حقوق اجتماعی و اقتصادی بیشتری نسبت به گذشته دارند. زنان امروزه می‌توانند در مشاغل رسمی و با درآمد مستقل مشارکت داشته باشند، چیزی که در دوران گذشته امکان‌پذیر نبود. "بسیاری از زنان در حال حاضر در عرصه‌های علمی، فناوری، مدیریتی و مشاغل حرفه‌ای فعال هستند که این حوزه‌ها در دوران قاجار و پهلوی به‌طور کلی برای زنان دسترس‌پذیر نبودند." بنابراین، کیفیت مشارکت اقتصادی زنان امروز بسیار بالاتر از گذشته است و آن‌ها به منابع مالی، اشتغال رسمی و امکانات حقوقی دسترسی بیشتری دارند.  یکی از دلایل کاهش مشارکت اقتصادی زنان در آمارهای رسمی ممکن است به دلیل افزایش رقابت در بازار کار، تغییرات ساختاری در اقتصاد و افزایش تحصیلات عالی در میان زنان باشد. بسیاری از زنان امروز به جای کار در مشاغل غیررسمی یا سنتی که در گذشته بیشتر رایج بود، به دنبال اشتغال در مشاغل رسمی و حرفه‌ای هستند. همچنین، در بسیاری از خانواده‌ها، نقش‌های جنسیتی در حال تغییر است و زنان در حال دسترسی به فرصت‌های جدیدتر و بهتر اقتصادی و اجتماعی هستند. در دوران معاصر، قوانین جمهوری اسلامی به مرور اصلاحاتی را برای حمایت از حقوق زنان و توازن میان سنت‌های شرعی و حقوق اجتماعی ایجاد کرده است. این تغییرات، هرچند ممکن است با چالش‌هایی همراه باشد، اما به زنان امکانات و فرصت‌های بیشتری نسبت به دوران گذشته برای مشارکت در جامعه و اقتصاد ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری: در نهایت، مشارکت اقتصادی زنان در دوران گذشته، هرچند در برخی موارد قابل توجه بوده است، اما بیشتر به شکل غیررسمی و بدون حقوق اجتماعی و اقتصادی رسمی انجام می‌شد. در دوران معاصر، هرچند چالش‌هایی وجود دارد، اما مشارکت زنان در عرصه‌های رسمی، تحصیلات، و مشاغل حرفه‌ای بسیار گسترده‌تر و با کیفیت‌تر از گذشته است. 

❓️ شبهه پنج: در بخشی از کتاب آمده که  آمار نشان می‌دهد تا سال ۱۳۵۵ تنها حدود ۸.۲ درصد مردان دو یا چند همسر داشتند،  اما این آمار از سال ۱۳۷۱ افزایش یافته است. یکی از دلایل پایین بودن چندهمسری در دوران قدیم را مهریه های سنگین می داند و بر این باور است که  این مسئله سدی می‌شده در برابر چندهمسری.

✅️جواب: ادعای افزایش چندهمسری از سال ۱۳۷۱ به بعد نیازمند بررسی آماری دقیق است. "طبق آمارهای رسمی ایران، چندهمسری به تدریج پس از دوره قاجار کاهش یافته و در دوران پهلوی اول و دوم به دلیل تغییرات فرهنگی و اصلاحات قانونی، کاهش قابل توجهی داشته است. همچنین پس از انقلاب اسلامی، هرچند قانون اجازه چندهمسری را می‌دهد، اما در عمل و با توجه به تغییرات فرهنگی و اجتماعی، چندهمسری روند افزایشی نداشته است." بنابراین، لازم است آمارهای مطرح‌شده در این کتاب با داده‌های آماری معتبر مقایسه شود تا صحت ادعاها بررسی شود.

ادعای مطرح‌شده در کتاب که مهریه‌های سنگین باعث کاهش چندهمسری در گذشته می‌شده، قابل بررسی است اما نمی‌توان آن را به عنوان تنها یا اصلی‌ترین دلیل در نظر گرفت. "عوامل متعددی بر کاهش یا افزایش چندهمسری تأثیر می‌گذارند که مهریه یکی از آنهاست، اما نه به تنهایی و به عنوان فاکتور کلیدی."

چند نکته در این زمینه:

الف. در دوران قاجار و اوایل پهلوی، جامعه ایران عمدتاً سنتی و مبتنی بر نظام قبیله‌ای بود. در چنین جوامعی، چندهمسری امری رایج بود، به‌ویژه در خانواده‌های ثروتمند و اشراف. "اما در طبقات پایین‌تر جامعه، به دلیل مشکلات اقتصادی و مسائل معیشتی، چندهمسری کمتر رواج داشت".

ب.  تغییرات فرهنگی در دوران پهلوی به دلیل اصلاحات اجتماعی، مانند آموزش همگانی، افزایش حضور زنان در جامعه و تغییرات در نگرش عمومی به خانواده و زنان، تأثیرات قابل توجهی بر کاهش چندهمسری داشته است. این عوامل بسیار مهم‌تر از مسئله مهریه هستند.

ج. مهریه سنگین می‌توانسته در برخی موارد مانعی برای چندهمسری باشد، اما مهریه در بسیاری از موارد به عنوان یک "پشتوانه" برای زنان در نظر گرفته می‌شد و عملاً اغلب تا زمان طلاق پرداخت نمی‌شد. بنابراین، مهریه به تنهایی نمی‌تواند دلیل اصلی کاهش چندهمسری در دوران قدیم باشد.

د: در جمهوری اسلامی، با تغییرات قانونی و اصلاحات مربوط به حقوق زنان، "شرایط برای چندهمسری دشوارتر شد شرایط چندهمسری به شدت محدود شد و مردان برای ازدواج مجدد نیاز به اجازه دادگاه و رضایت همسر اول داشتند." این قانون تأثیر عمده‌ای بر کاهش چندهمسری داشت و نشان می‌دهد که تغییرات حقوقی و قانونی، به‌مراتب تأثیرگذارتر از مهریه‌های سنگین بوده است.

📙📘منبع جواب‌های ۵ تا شبهه:  سامانه خوب پاسخگو🙂


        

7