این مجموعه به زبان طنز دربرگیرنده ی یک داستان بلند با نام "نزدیک ترین" و 10 داستان کوتاه با عناوین ذیل است: معبد، بردیا، مردی که خودش نبود، مانا، پایان  ها، مه جاودانگی بیهوده ی چیزها، در ستایش دروغ، پرونده ی شماره ی 37 مکرر مفتوح می باشد، شماره های اتفاقی، و مردی که جالب نبود مردی که جالب بود. برای نمونه در "مردی که جالب نبود، مردی که جالب بود"، نویسنده درباره ی مردی خیالی سخن می گوید. برای این مرد، هیچ چیز در دنیا جالب نیست اعم از خیابان ها، آدم ها، حیوان ها، اشیاء و میوه ها. تا این که روزی این مرد تصمیم می گیرد از بیکاری طرح هایی از کفشدوزک را بکشد. پس از این طراحی، زنگ تلفن به صدا درمی  آید و خبرنگاری از او می پرسد که، شما درباره ی کفشدوزک ها تحقیق می کنید؟" از آن پس مرد، تصمیم می گیرد درباره ی نحوه ی زندگی، انواع و تیره های مختلف، نحوه ی جفت گیری و محل زندگی کفشدوزک ها اطلاعاتی کسب کند و از این پس تبدیل می شود به "مردی که جالب بود" مردی که جالب بود به کمک خبرنگار، انجمن دوستداران کشفدوزک را تاسیس می کنند، اما سرانجام مردی که جالب بود، متوجه می شود که این حوادث، خیالاتی بیش نبوده است. به تصریح نویسنده "خمیازه ای کشید و همین طور که به نقطه ی کوچولوی قرمز رنگ کنار پنجره نگاه می کرد، به سر و صدای گریه ی یک بچه، تیک تاک ساعت و هیاهوی خیابان، گوش کرد و فکر کرد بهتر است درباره ی فکر کردن هم فکر نکند".