من آدم کشته ام (داستان های کوتاه از نویسندگان روس)

من آدم کشته ام (داستان های کوتاه از نویسندگان روس)

من آدم کشته ام (داستان های کوتاه از نویسندگان روس)

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

6

آه، خواننده‌ی محترم، بد دردی است نویسنده‌ی روس بودن… مدام می‌نویسی و می‌نویسی و خودت هم نمی‌دانی چرا می‌نویسی. خواننده لابد در این‌جا پوزخند می‌زند و می‌گوید مگر به خاطرش پول نمی‌گیری؟ آه، خواننده‌ی محترم، اصلا پول چیست؟ فرض کن پول گرفتی، بعد هیزم خریدی و یک جفت چکمه هم برای زنت. تمام می‌شود و می‌رود. پول نه آرامش روحی می‌آورد، نه اندیشه‌های جهان‌شمول. و البته اگر همین حساب حقیرانه و منفعت‌جویانه را هم کنار بگذاریم، نویسنده لابد تفی به تمام ادبیات می‌انداخت و همان دستی را که قلم تویش بود قلم می‌کرد و دست از نوشتن برمی‌داشت. خواننده‌های ما هم خیلی بی‌محابا شده‌اند. از رمان‌های فرانسوی و امریکایی آویزان می‌شوند و به دنبال پرواز شتابان خیالات هستند. ولی از کجا می‌شود پرواز شتابان خیالات را پیدا کرد، وقتی اصولا در زندگی واقعی روسیه خبری از این چیزها نیست؟ در انقلاب، هم شتاب داریم هم خیالات شکوهمند. ولی بیا و درباره‌اش بنویس. می‌گویند واقعی نیست. می‌گویند ایدئولوژی نوشته‌ات همچین تعریفی ندارد… در نتیجه معلوم می‌شود تو هیچ مایه‌ی تسلی خاطری نداری. نه پول، نه شهرت، نه احترام. ولی چه می‌شود کرد؟ زندگی خیلی مضحک است. حیات بر روی زمین کار ملال‌آوری است.

لیست‌های مرتبط به من آدم کشته ام (داستان های کوتاه از نویسندگان روس)