یک شب باحال تر از باحال

یک شب باحال تر از باحال

یک شب باحال تر از باحال

3.1
6 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

1

«لوته» همراه مادرش رفته فروشگاه. مشغول کتاب­خواندن می­شود. آن­قدر غرق کتاب می­شود که پاک فراموش می­کند کجاست. یک دفعه سرش را بالا می­آورد و می­بیند که ای داد بیداد! فروشگاه تعطیل شده. همه­جا تاریک است و هیچ­کس هم نیست. تمام درها را بسته­اند. اولش حسابی می­ترسد. ولی از قرار معلوم پسر همسایه­شان، «فلیکس» هم توی همان فروشگاه گیر افتاده. به نظر فلیکس همه­چیز باحال است. حتی گیر افتادن توی فروشگاه. حالا یک فروشگاه خالی مانده و دو تا بچه­ی بازیگوش! اولش همه­چیز مثل رویاست. بچه­ها خوشحال و خندان، شکلات و چیپس برمی­دارند و همه­چیز برای یک جشن حسابی آماده است. اما ناگهان سر و کله­ی دو تا دزد بدجنس پیدا می­شود. حالا چه اتفاقی می­افتد؟ داستانی خنده­دار و هیجان­انگیز پر از ماجراهای جورواجور. ماجراهایی که برای بچه­های هشت سال به بالا نوشته شده.

یادداشت‌های مرتبط به یک شب باحال تر از باحال