سعی کن دختره را پیدا کنی
«هاینی»، ستوان کارآگاه با چانه لاغر، غُرغُرو و زیاد از حد کُند، مسئولیت پرونده ای را می پذیرد که «استیو اسکالا»، سارق بانک «گریت بندِ کانزاس» در آن دست دارد. او به دنبال شخصی به نام «بیولا» است». هاینی با دنبال کردن سرنخ ها به دفتر آقای «مونتگومری» می رسد که نگهبانش با چاقویی در دست روی زمین افتاده است، در این مسیر «کارمادی» یک کارآگاه سرسخت هم به هاینی می پیوندد. پیدا کردن یک اسلحه و یک لکه روغنی در کشو میز دفتر آقای مونتگومری شروع ماجراست و... .