منجی

منجی

منجی

یو نسبو و 3 نفر دیگر
3.5
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

دختری چهارده ساله بود؛ مطمئن بود اگر چشمانش را محکم ببندد و تمرکز کند می تواند ستاره ها را از ورای سقف ببیند.در اطراف او تعدادی زن در حال نفس کشیدن بودند. یکی معمولی نفس می کشید، دیگری سنگین و آن یکی آرام. در این میان، یکی از زن ها صدای خروپفش بلند بود. او «خاله سارا» بود که تُشکش زیر پنجره ی باز قرار داشت.دختر چشمانش را بست و تلاش کرد مثل سایرین نفس بکشد.

لیست‌های مرتبط به منجی