آنجا که پرندگان نخواندند

آنجا که پرندگان نخواندند

آنجا که پرندگان نخواندند

0.0 0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

در این داستان پیرزنی به نام "بی بی" برای برادرزاده اش داستان سال درد را روایت می کند بی بی که خود متولد همان سال است بر اساس شنیده هایش این چنین نقل می کند: روستای آن ها "گدووان" نام داشت وکه روستایی سرسبز و سرشار از صلح و آرامش بود. تا این که روزی سوسک های سیاه به روستا حمله می کنند و بارانی از سوسک بر سر اهالی می بارد. کار و تلاش روزانه متوقف می شود و گوسفندان با خوردن لاشه سوسک ها شیر سیاه می دهند.....